شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا
آن چیزی که می خواهید باشید
اگر اجازه دهید می خواهم در مورد دختری صحبت کنم که در یک خانواده بسیار فقیر بدنیا آمد. او بیستمین بچه از ۲۲ فرزند این خانواده بود که حاصل یک زایمان پیش از موعد بود. به همین دلیل کودک نارس و ضعیفی بود. و امید زیادی به زنده ماندنش نبود. اما توانست زنده بماند. در ۴ سالگی به بیماریهای آماس هر دو شش و تب سرخ مبتلا شد ترکیبی مرگبار که در نهایت منجر به فلج شدن پای چپ او شد. او باید از ساق و مفصل های فلزی استفاده می کرد تا بتواند راه برود. اما هنوز خوشبخت بود چون مادری داشت که او را دلگرم می کرد. مادرش به دختر کوچکش گفته بود با وجود این پای آهنی باز هم تو خوشبختی چون می توانی هر کاری که بخواهی با زندگیت بکنی. مادرش به او گفته بود همه چیزی که احتیاج داری ایمان، سماجت، شجاعت و روحیه شکست ناپذیری است.
با این طرز فکر دختر کوچک در سن ۹ سالگی پای فلزی خود را به گوشه ای انداخت. او مرحله ای را آغاز کرده بود که پزشکش از انجام آن قطع امید کرده بود. بعد از ۴ سال او با پاهای خود گامهای بلند بر می داشت. و می توانست حرکات ریتمیک انجام دهد که در علم پزشکی یک شگفتی به شمار می رفت. دختر کوچک ما بعد از این موفقیت یک تصمیم گرفت او می خواست بزرگترین دونده زن جهان شود!؟ آیا با این پاها می توانست یک دونده باشد چه رسد به اینکه در میان قهرمانان مقام کسب کند.
در سن ۱۳ سالگی در یک مسابقه شرکت کرد، و در این مسابقه آخرین نفر شد. او در همه مسابقات مدرسه شرکت می کرد و در همه آنها آخر می شد. همه از می خواستند از این کار خود دست بردارد ولی او هیچگاه نا امید نمی شد. تا اینکه در یک مسابقه نفر ما قبل آخر شد. از آن به بعد « ویلما رادولف » ( دختر کوچک ما ) در هر مسابقه که شرکت می کرد اول می شد.
ویلما به دانشگاه ایالتی تنسی رفت. جائیکه یک مربی به نام اد تمپل را ملاقات کرد. این مربی وقتی اراده شکست ناپذیر ویلما را دید او را آموزش داد تا آنجا که به مسابقات المپیک راه پیدا کرد.
آنجا ویلما با رقبای قدرتمندی طرف بود یکی از آنها یک دختر آلمانی به نام جوتا هین بود. که تا آن زمان هیچکس او را شکست نداده بود. اما در دوی ۱۰۰ متر سرعت ویلما او را شکست داد. پس از آن نوبت به دوی ۲۰۰ متر رسید این بار جوتا نمی خواست هیچ موقعیتی را از دست بدهد ولی باز هم مغلوب اراده آهنین ویلما شد. بله اکنون ویلما دو مدال طلای المپیک را بدست آورده بود.
اکنون نوبت به دوی ۴۰۰ متر امدادی رسیده بود. دو دونده اول از تیم ویلما به خوبی چوب را به نفر بعدی دادند اما دونده سوم که باید چوب را به ویلما می داد در اثر هیجان آنرا به زمین انداخت و در این هنگام جوتا شروع به دویدن کرده بود. گرفتن جوتا با آن پاهای چالاک در این وضعیت غیر ممکن به نظر می رسید ولی ویلما در کمال نا باوری این کار را کرد. و صاحب سه مدال طلای المپیک شد.
منبع : یاد بگیر دات کام
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
اسرائیل ایران اصفهان انفجار ایران و اسرائیل استان اصفهان حمله ایران به اسرائیل حسین امیرعبداللهیان سفر استانی ارتش جمهوری اسلامی ایران وعده صادق جنگ ایران و اسرائیل
فراجا طرح نور پلیس سیل تهران هواشناسی قتل فضای مجازی قوه قضاییه سیلاب شهرداری تهران سازمان هواشناسی
بانک مرکزی قیمت خودرو واردات فرودگاه قیمت طلا دولت خودرو بازار خودرو قیمت دلار ایران خودرو حقوق بازنشستگان قیمت سکه
تلویزیون سینمای ایران احسان علیخانی کتاب دفاع مقدس موسیقی تئاتر
اینترنت
رژیم صهیونیستی فلسطین غزه آمریکا عراق جنگ غزه سازمان ملل امیرعبداللهیان اتحادیه اروپا چین اسراییل حماس
استقلال فوتبال شمس آذر قزوین پرسپولیس باشگاه استقلال لیگ برتر صنعت نفت آبادان لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بازی بارسلونا لیگ برتر فوتبال ایران
هوش مصنوعی گوگل تلگرام فناوری سامسونگ ناسا اپل وزیر ارتباطات عیسی زارع پور
خواب گیاهان دارویی