پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
خروج ممنوع
● بررسی فجایع سینما رکس آبادان و مسجد جامع کرمان
▪ تالیف: لیلااشرفی
نهضت امام خمینی (ره) در ابتدای راه و با سرکوب خونین راهپیمایان در روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و در پی آن تبعید امام به ترکیه و در نهایت ، وحشتانگیزی اژدهایی به نام ساواک ، دچار وقفهای ظاهری شد . واقعیت این است که شاه ، در پی ایجاد جو سرکوب و خفقان ، باور کرده بود که تنها حرکت جدی علیه رژیم شاهنشاهی را در نطفه خفه کرده است و از این همه اقتدار )!( به خود میبالید. در ظاهر نیز به جز تحرکات یک سری تشکلها و سازمانهای انقلابی و معدود افرادی که مشتری دائم ساواک و بازجوهایش بودند ، توده مردم همراهی چندانی با امام و انقلاب نداشتند .
اما چه کسی تصور میکرد که رژیم ، به دست خود، اسباب همراهی توده مردم با حرکت حضرت امام (ره) را فراهم کند ؟ رژیم پهلوی ، با چند اشتباه استراتژیک که به حماقت میمانست ، کاری را کرد که تمام گروههای مخالف و معارض با رژیم ، سالها به دنبال دستیابی به آن بودند : “ بسیج مردم علیه شاه “ ، یکی از این اشتباهات، آتش زدن سینما رکس آبادان و دیگری ، ضرب و جرح مردم در مقدسترین مکان کرمان : “ مسجد جامع کرمان “ بود . تاثیر این دو واقعه بر پیروزی انقلاب را میتوان در فاصله زمانی اندک میان اتفاق افتادن این فجایع تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و ظهور و بروز آنها در شعارهای مردم علیه رژیم ، در ماههای بعد جستجو کرد .
کتاب “ خروج ممنوع “ بر آن است تا در قالبی شبه داستانی و شیوا ، به بررسی این فجایع تاریخی برای جوانان بپردازد . علت بررسی توامان این دو واقعه در یک مجلد ، به جز وقوع تقریبا همزمان آنها و نقش تسریعکننده شان در پیروزی انقلاب ، آن است که اولا در تظاهرات مردمی متعاقب این وقایع ، برای اولین بار ، عامل جنایت ، عمال شاهنشاهی خوانده شده و شعار “ مرگ بر شاه “ در میان مردم طنینانداز شد ؛ در ثانی ، چنان که خواننده محترم پس از مطالعه کتاب متوجه خواهد شد ، هر دو حادثه در مکانهایی اتفاق افتاد که مردم در آنجا اجتماع کرده بودند و چون ماموران مانع خروج مردم از مقتل شدند ، فاجعهها آفریده شد . نویسنده با توجه به نکته اخیر ، عنوان با مسمای “ خروج ممنوع “ را برای کتاب خود برگزیده است .
منبع : روزنامه رسالت
همچنین مشاهده کنید