شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

غم دوری


غم دوری
آخرین باری که واقعاً گریه کردم به سال ها قبل برمی گردد.
آن زمان تنها پسرم فقط شش ماه داشت که پزشکان اعلام کردند مشکل مغزی پیدا کرده، میکربی وارد مغزش شده که زندگی او را مختل خواهد کرد.
آن موقع نفهمیدم دکترها چه می گویند مدتی گذشت و همسرم متوجه شد که پسرمان برخلاف بچه های دیگر نمی تواند راه برود یا حرف بزند با این وجود شش سال تمام از او مراقبت کردیم به دکترهای زیادی مراجعه کردیم، ولی فایده ای نداشت.
پسرمان مقابل چشمانمان ذره- ذره آب می شد و من کاری از دستم برنمی آمد تا این که بالاخره از دنیا رفت و من و مادرش را با کوله باری از غم و اندوه تنها گذاشت.

سعید سپهری
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید