جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

با بچه‌های لوس چه‌کار کنیم؟


با بچه‌های لوس چه‌کار کنیم؟
کودکان در مرحله‌ای از زندگی قرار دارند که شیوه تربیت و آموزش روی آنها تاثیر می‌گذارد. هر خانواده در ارتباط با فرزندان شیوه خاص خود را دارد و این شیوه برخورد، در تلاقی با ساختار ژنتیکی هر فرد موجب می‌شود که شخصیت‌هایی بسیار متفاوت و متمایز شکل بگیرند. در مطالعه رفتارهای کودکان گاهی به سبک‌های غلط رفتاری برخورد می‌کنیم که یکی از آنها ناتوانی در ایجاد رابطه سالم با هم‌سالان است. کودکانی وجود دارند که راه‌های برقراری ارتباط سالم را نمی‌دانند. این گروه از کودکان گاهی با عنوان کودکان لوس نام‌گذاری می‌شوند. آنچه در اینجا می‌خواهیم درباره آن صحبت کنیم عوامل موثر در شکل‌گیری این‌گونه رفتارهاست...
یکی از دلایل لوس شدن کودکان، روش‌های غیرقابل قبول والدین به لحاظ تربیتی است. والدین محبت‌کننده افراطی که معیارهای تربیتی و روش‌های یادگیری را در نظر نمی‌گیرند، با محبت‌های بی‌حد و حساب مانع اجتماعی شدن رفتارهای کودکان می‌شوند. چنین کودکانی معنای صبر و تحمل را در زندگی نمی‌آموزند و انسان‌هایی عجول با شخصیت‌هایی متزلزل بار خواهند آمد.
● لوسی، اصلاح‌پذیر است؟
البته. اگر والدین از روش‌های غیرقابل قبول دست بردارند و درباره فرزندان خود قوانین تربیتی درستی را اعمال کنند و به شرط آنکه روش‌های جدید ثابت و مستمر باشد، می‌‌توان امید داشت که این روش‌ها به تدریج موثر واقع شوند.
● تشویق یا تنبیه؟
تشویق و تنبیه، دو روش متفاوت تربیتی هستند و باید ویژگی‌هایی داشته باشند تا موثر واقع شوند. این دو روش چنانچه به موقع و با اصول درست پیاده شوند، می‌توانند از لوس شدن کودکان جلوگیری کنند. به طور معمول کودکان لوس، والدین تسلیم شونده دارند. آنها در مقابل خواسته‌های کودک سریع تسلیم می‌شوند و هر آنچه که او طلب کند برایش فراهم می‌کنند. در خانواده‌ای که کودک لوس پرورش داده می‌شود،‌ اثری از روش‌های تنبیهی مناسب دیده نمی‌شود. یعنی چنانچه کودک کار اشتباهی مرتکب شود یا اینکه بخواهد تعیین‌کننده باشد و به والدین خود دستور دهد یا اینکه با داد و فریاد و عصبانیت حرف خود را به کرسی بنشاند، در این خانواده هیچ‌گونه روش مناسبی برای جلوگیری از این رفتارها و جهت‌‌دهی به آنها وجود ندارد. این نوع خانواده‌ها از لحاظ روان‌شناسی به خانواده‌های محبت‌کننده افراطی آزاد گذارده معروف‌اند. خانواده‌هایی که بی‌نهایت توجه، محبت و محافظت درباره فرزندان خود دارند و در عین حال آنها را برای انجام هر گونه عملی آزاد می‌گذارند. این موضوع بسیار اهمیت دارد که میزان مقاومت، ایستادگی و انعطاف‌ خود را در برابر فرزندانمان مورد بررسی قرار دهیم. بعضی از والدین پس از مقاومتی کوتاه در مقابل تقاضاهای فرزند، تسلیم می‌شوند و خواسته‌های کودک را به همان مشکلی که او می‌خواهد برآورده می‌کنند. محبت در حد متعادل، توجه به نیازها و برآوردن آنها در حد معقول و داشتن روش‌های مناسب و عملی برای تشویق و تنبیه کودکان از جمله مواردی است که باید در خانواده وجود داشته باشد.
● قاطع باشید!
وقتی صحبت از قاطع بودن به میان می‌آید، برخی از والدین تصور می‌کنند که جدی و قاطع بودن به این معناست که باید پرخاشگر باشند یا با زور و خشونت مواردی را به کودک تحمیل کنند. حال آنکه قاطع و جدی بودن در اصول تربیت به این معنی است که برای فرزندانمان قوانینی داشته باشیم و آنها را اجرا کنیم. ثبات خلق و ثبات اندیشه و رفتار در والدین ضروری است. چنانچه اصول تربیتی خود را تغییر دهیم و به گفته‌های خود چندان اعتقادی نداشته باشیم، فرزندان به اصول و قوانین خانواده پای‌بند نخواهند شد. پس جدی و قاطع بودن به آن معنی است که در اجرای اصول و قوانین خانواده باری به هر جهت رفتار نکنیم. چنانچه کودکان از قوانین خانواده پیروی نکنند و حتی خلاف آن عمل کنند، آیا باید مورد تنبیه قرار بگیرند؟ خیر. یادآوری نکات تربیتی و قوانین مورد نظر به کودک باید در منزل و به‌طور خصوصی صورت گیرد.
کودکان برای قضاوت دیگران راجع به خودشان اهمیت فراوانی قایل‌اند و چنانچه در حضور دیگران مورد توبیخ قرار گیرند رنجیده‌خاطر می‌شوند و دست به رفتارهای تلافی‌جویانه می‌زنند. می‌توانیم به جای ناامید کردن پی‌در‌پی کودکان آنها را به داشتن رفتارها و اندیشه‌های خوب تشویق کنیم.
● شتاب‌زده نباشید
به مراحل رشد کودک دقت کنید. آیا برای انتظاری که از او دارید، آمادگی لازم را دارد؟ رفتارهای کودکان و یادگیری بسیاری از رفتارها به رشد سیستم عصبی مرکزی مربوط می‌شود. انتظار پیش از موقع و در واقع انتظارات زودرس از کودکان موجب فشارها و استرس‌های روحی برای ‌آنان می‌شود و چنانچه کودکان نیز با کلام و زبان خود، والدین را از این وضعیت آگاه نکنند، این فشارها به گونه‌ای دیگر خود را نشان می‌دهند.
● تربیت در گروه همسالان
فرصت‌هایی که به کودکان داده می‌شود تا در جمع همسالان خود قرار بگیرند، موجب می‌شود که ضمن بازی، با هم ارتباط برقرار کنند و بسیاری از رفتارهای اجتماعی را از یکدیگر بیاموزند. رفتارهایی که از کودکان سر می‌زند، آموختنی و اکتسابی است و از محیط زندگی نشأت گرفته است.

منبع: La Croix
ترجمه: رقیه پورمحسنی
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید