جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
چرا کعبه کعبه است؟
امام صادق (علیه السلام) فرمود: کعبه چون یک خانه مکعب شکل است، کعبه نامیده شده است.(۱) یعنی چهار دیوار دارد، یک سطح و یک کف، لذا مکعب میشود.
آنگاه فرمود: سرّ این که چهار دیوار دارد آن است که بیت المعمور دارای چهار دیوار و چهار ضلع است. بیت المعمور دارای چهار ضلع است، چون عرش خدا چهار ضلع دارد و عرش خدا دارای چهار ضلع است، چون کلماتی که معارف الهی بر آن کلمات استوار است، چهار کلمه میباشد؛ «سبحان الله» و «الحمدلله» و «لا اله الاّ الله» و «الله اکبر»، تسبیح است و تهلیل و تحمید است و تکبیر. این حدیث انسان را از عالم «طبیعت» به عالم «مثال» و از عالم مثال به عالم «عقل» و از عالم عقل به عالم «اِله» میبرد و با آنها آشنا میکند.
معمولا اهل حکمت برای هر موجودی سه مرحله قائل هستند:
۱) وجود طبیعی
۲) وجود برزخی در عالم مثال
۳) وجود عقلی در نشأه تجرّدات عقلی.
سرّ این که چهار دیوار دارد آن است که بیت المعمور دارای چهار دیوار و چهار ضلع است. بیت المعمور دارای چهار ضلع است، چون عرش خدا چهار ضلع دارد و عرش خدا دارای چهار ضلع است، چون کلماتی که معارف الهی بر آن کلمات استوار است، چهار کلمه میباشد؛ «سبحان الله» و «الحمدلله» و «لا اله الاّ الله» و «الله اکبر»، تسبیح است و تهلیل و تحمید است و تکبیر.
اما عرفا و اهل معرفت، مطلب دیگری دارند که آن از عرفان به حکمت متعالیه راه پیدا کرده است. این سخن در نوع کلمات حُکما نیست در حکمت متعالیه است و آن هم از اهل معرفت گرفته شده است. و آن این است که هر شیئی که موجود است، چهار نشأه وجودی دارد: «عالم طبیعت»، «عالم مثال»، «عالم عقل» و «عالم اِله» که قانون «بسیط الحقیقهٔ کلّ الأشیاء و لیس بشیء منها» را آنجا دارند... این حدیث شریف میتواند مراحل چهارگانه وجود را که اهل معرفت میگویند بازگو کند.
حقیقت کعبه یک وجود طبیعی و مادی دارد در سرزمین مکّه و آن همان خانه ایست(۲) که ابراهیم خلیل (سلام الله علیه) بنایش کرد و اسماعیل (علیه السلام) هم دستیارش بود و در عالم مثال وجود دیگری دارد. باز همین حقیقت در عالم عقل که عرش اِله است وجود دیگری دارد و نیز در نشأه تسبیح و تهلیل و تحمید و تکبیر که مقام الوهیت و اِلهیّت است و اسماء الهی است، وجود دیگری دارد.
حضرت فرمود: چون اسماء الهی و کلمات توحیدی و دینی چهار تا است، عرش هم چهار گوشه دارد، بیت المعمور هم چهار گوشه دارد و کعبه هم چهار ضلع دارد. عرش مانند تخت نیست و بیت المعمور هم خانه سنگی و گِلی نیست. گروهی از زائران دور همین کعبه میگردند ولا غیر. عدّهای از این جا گذشته تا عالم مثال را درک میکنند و آنان کسانی هستند که «خوفاً من النار»(با ترس از آتش) یا «شوقاً الی الجنهٔ»(با شوق به سوی بهشت) به بیت الله مشرف میشوند.
عدّه دیگری از این مرحله بالاتر میروند و تا مقام عرش اله بار مییابند؛ نظیر حارثهٔ(۳) بن زید که گفت: «کأنّی أنظر اِلی عرش الرَّحمان بارزاً» و از این بالاتر مقام عترت طاهره است که حقیقت کعبه به آنها فخر میکند و آنها دور این چهار کلمه طواف میکنند: «سبحان الله» و «الحمدلله» و «لا اله الاّ الله» و «الله اکبر».
پینوشتها:
۱ـ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۲۴ .
۲ـ بقره: ۱۲۷ .
۳ـ در اصول کافی و محاسن برقی حارثه بن مالک آمده است.
منبع:
کتاب عرفان حج، جوادی آملی، ص ۱۵.
منبع : تبیان
همچنین مشاهده کنید