بهایی که برای انطباق با دیگران و سازش گری هایمان می پردازیم

ما به گونه ای در این جامعه بزرگ می شویم و بار می آییم که بیشتر همرنگ دیگران شویم تا خودمان باشیم . آنان نیز که متفاوت اند و خودشان را با دیگران وفق نمی دهند مجبورند رنج بکشند و احساس شکست خورده ها را داشته باشند .
هر بار که رؤیا ، باور ، میل و خواسته و یا یکی از عادت های خود را کنار می گذارید آن هم فقط به این دلیل که دیگران آن را تایید نمی کنند و یا با رؤیاها ، خواسته ها ، عقاید و یا با عادات دیگران هماهنگی ندارند و یا عملی و تحقق پذیر نیستند و یا همسایگان و سایر بستگانتان آن را تایید نمی کنند ، بخشی از وجود خود را دور می اندازید .
هنگامی که بخش های بیشتری از وجود خویش را از دست می دهید ، درصد کمتری از خویشتن واقعی خودتان باقی می ماند . گاهی اوقات ممکن است چنان خود واقعی تان را زیر خروارها ارزش و عقاید دیگران مخفی کرده باشید که هر گاه می خواهید خودتان را پیدا کنید ، چیزی نمی یابید و اگر ندانید چه کسی هستید هرگز نخواهید توانست با خودتان و یا با دیگران لحظه های ناب و یا خوبی را احساس نمایید .
گاهی اوقات ممکن است در یک رابطه ی عاشقانه ، فردی فقط برای اینکه عشق بیشتری جذب نماید و یا معشوق خود را از دست ندهد ، یک بخش و یا تمام رفتار و حرکات اش را به آن صورت که شخص مقابل می پسندد و یا فکر می کند که می پسندد ، تغییر دهد ؛ ولی با تمامی تلاش های وی و حتی در صورت موفق شدن او ، طرف مقابل عاشق آن دسته از رفتارها و حرکاتی از او شده که هیچ ارتباطی با خود واقعی او ندارند و در واقع عاشق شخص دیگری شده است ، و به این ترتیب این شخص باید برای همیشه واقعیت خود را پنهان نماید تا همچنان آن عشق را داشته باشد و این یعنی از دست دادن لحظه های ناب و واقعی یک رابطه ی عاشقانه ی اصیل و واقعی .
هنگامی که رؤیاها ، ارزش ها و عقایدتان را به سبب سازشکاری با دیگران زیر پا می گذارید از موضع ضعف برخورد می کنید . هرچه بیشتر ارزش و اعتبار خود را فدا کنید ، ضعف بیشتری احساس خواهید کرد.
اما چگونه اقتدار شخصی خود را بازپس خواهید گرفت ؟ برای این کار می بایست با کشف حقیقت خودتان شروع کنید . ارزش ها و ندای درونی خود را کشف کنید و هر روز با آن زندگی کنید .
راه رسیدن به خویشتن واقعی خودتان با عزت نفس شروع می شود . به عبارت دیگر نخستین جاده ی تحقق خویشتن شما ، عزت نفس است .
زندگی با عزت نفس به این معناست که همانی شوید که به راستی هستید .
عقاید ، ارزش ها ، باورها و تعهدهای شما که در واقع واقعیات وجودی و درونی شما هستند ، همگی به نوعی در نحوه ی زندگی شما منعکس می شوند . هرچه زندگی تان بیشتر بر آنچه به راستی هستید منطبق شود ، صلح و آرامش درونی بیشتری را برای زندگی خودتان به ارمغان آورده اید .
زندگی بدون عزت نفس شخصی مستلزم صرف انرژی زیادی است و به لحاظ روحی ، احساسی ، عقلانی بسیار خسته کننده است . زیرا خویشتن واقعی شما و هویت تان با رفتار خارجی شما منطبق نیستند .
هرچه رفتار شما از عقاید و باورهایتان فاصله بگیرد ، مشکل تر خواهید توانست خوشحال باشید و تنش و اضطراب بیرونی بیشتری را احساس خواهید کرد و به لحاظ روحی و عاطفی نیز تنش زیادی خواهید داشت و اجتناب ناپذیر است که سیستم شما در یک نقطه از هم فرو بپاشد و مضمحل شود .
شما منحصر به فردید . هرگز هیچ انسانی در این کره ی خاکی مثل شما نبوده و نخواهد بود . هیچ جزئی از شما عادی و معمولی نیست . اگر احساس عادی بودن می کنید به این دلیل است که انتخاب کرده اید بخش های فوق العاده ی وجودتان را از خودتان و از دنیا کتمان کنید .


http://delsoookhte.blogfa.com/cat-۲.aspx
توسط پویا روحی علمداری

منبع : مطالب ارسال شده