جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

پلیس و مسئله اخلاق در شهر


پلیس و مسئله اخلاق در شهر
می دانیم که طرح امنیت اجتماعی بیشتر در نتیجه مسائل شهرهای بزرگ و به خصوص تهران پدید آمده است. بدین سان، این گونه تصور می شود که مسئله بی اخلاقی با شهرهای بزرگ گره خورده است. البته طرح امنیت اجتماعی بسی فراتر از مسئله بی اخلاقی در شهر است. اما تحلیل انتقادی ما بیشتر به بعد بی اخلاقی در شهر معطوف است. بگذارید از مسئله اخلاق و بی اخلاقی شروع کنیم. بسیاری از ما آن معنایی که از اخلاق درک می کنیم در باب شهرهای بزرگ از جمله تهران نقدهای خاص خود را داریم اما مسئله مهم این است که از کدام اخلاق و بی اخلاقی سخن می گوییم. در اینجا مجادلات میان الهیات و جامعه شناسی می تواند سودمند باشد که البته هیچ گاه این دو در ایران، وارد منازعه سازنده ای با یکدیگر نشده اند.
مسئله ما آن است که نشان دهیم که چگونه با ایدئولوژیک شدن امر اخلاقی و نشستن شکلی از اخلاق مذهبی به جای اخلاق اجتماعی موقعیتی نامناسب برای پلیس در ایران پدید آورده است.
پلیس بین نقش اجتماعی و نقش سنتی در نوسان است. پلیس در ایران بیشتر در نقش محتسب ظاهر می شود. محتسب مسول اخلاق جامعه و نگران سلامت اخلاقی جامعه هم هست. در حالی که پلیس مسول اجرایی قوانینی باید باشد که نظم اجتماعی را حفظ کند. نظم اجتماعی نیز نه در معنای سیاسی و ایدئولوزیکی بلکه در معنای جامعه شناسی آن با اخلاق اجتماعی مرتبط است و نه اخلاق متافیزیکی یا مذهبی. علت عدم موفقیت پلیس در ایران این است که اخلاق اجتماعی را به حاشیه رانده است. آیا جز این است که پلیس باید به ضوابط اجتماعی و رفتارهای مدنی شهروندان حساس باشد؟
موضوعاتی که موجبات نگرانی متولیان اخلاق جامعه را فراهم کرده است در واقع موضوعات چندان نگران کننده ای نیستند یا آنکه دربرابر موضوعات مهمتر نقشی فرعی دارند. یکی از این موضوعات، پوشش مردم است. بسیاری از ارزشهای اصیل اخلاقی که در متون اخلاقی ما بر ان تاکید شده است در جوامع غربی در رفتارهای واقعی مردم یافت می شود. درواقع با الهام از فیلسوف مشائی معتقدم که همه آنچیزهایی که مردم ما می دانند، مردم غربی می بینند. چگونه است که آنجا بدون وجود اجبار در پوشش، مسئله تجاورز به حریم شخصی،چشم چرانی، عدم امنیت زنان و.... کمتر وجود دارد و در اینجا با وجود مصونیت فرض کردن حجاب، زنان محجبه ما نیز از امنیت کافی دربرابر شکارچیان خیابانی برخوردار نیستند؟
در هرصورت تصور می کنم باید تعرف جدیدی از امر اخلاقی و از امنیت اجتماعی ارائه دهیم. تعریفی که تاثیرگذاری خود را در رفتار عملی مردم نشان دهد.
تداخل نقشهای پلیس مهمترین مشکل آن است. در جامعه ما، حتی ماموران راهنمایی ورانندگی نیز باید مسول اخلاق جامعه باشند. بنابراین ما در اینجا با نقش حداکثری پلیس مواجه ایم.
پلیس محتسب، پلیس حداکثری است و پلیس مدنی، پلیس حداقلی است. اولین چیزی در جامعه شناسی درباب نقشهای مدرن گفته می شود این است که نقشهای مدرن، محدود، تعریف شده و غیرمتداخل هستند اما می دانیم که این نقشهای پراکنده پلیس موجب ناکارامدی آن نیز شده است. پلیس باید با چمدان کوچک سفر کند تا بتواند نقشهای خود را بهتر انجام دهد. اما مناسفانه در ایران، پلیس باید مردم را آموزش دهد، پژوهش کند، نگران اخلاقیات نسل جوان باشد، به جای خانواده ها و والدین پاسخگو و نگران باشد، پاسخگوی افول رفتارهای مذهبی مردم باشد و به جای روحانیون مردم را نصیحت کند،..
همه این مسائل از درک غلط از امر اخلاقی در جامعه ناشی شده است؟ مقابله با هرگونه نو خواهی به عهده پلیس گذاشته شده است و متاسفانه این امر پلیس را به نقش محتسب وار سوق داده است.
باید پرسید با این همه نقشهای اضافی بر پلیس چرا ما جامعه ای بی اخلاق تر داریم و بی اخلاقی در جامعه روبه افزایش است.

عباس کاظمی
http://kazemia.persianblog.ir/۱۳۸۷/۸/
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید