پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تاکسی و گفتمان زندگی روزمره


تاکسی و گفتمان زندگی روزمره
امروز در ابتدای کلاس درس «مصرف رسانه‏ای و زندگی روزمره» با تامل درباره فضای تاکسی‏ها در شهرهای ایران به عنوان رسانه‏ای برای گسترش شایعه شروع کردیم. پرسش آغازین من این بود که آیا تاکسی‏ها آنقدر اهمیت دارند که درباره آنها سخن بگوئیم؟ تاکسی ها از کوچکترین فضاهای همگانی در دوران جدید محسوب می شوند. پرسشهائی بسیار می‏تواند بر اهمیت تاکسی‏ها در دنیای امروز دلالت کند.
آیا تاکسی‏ها می‏توانند محملی برای تبادل اجتماعی معطوف به تغییرات گردند؟ آیا تاکسی‏ها بخشی از فضای زندگی اند که در آن مقاومت علیه اشکال متصلب زندگی شکل می‏گیرند یا آنکه تاکسی‏ها را باید به عنوان مکانی برای تقویت و تثبیت اراده اقویا در نظر گرفت؟ گفتمان زندگی روزمره در این فضا چگونه شکل می گیرد؟ و...
امروزه هزاران تاکسی در شهرها حرکت می‏کنند، و در موقعیتهای پرترافیکی چون شهر تهران زمان قابل توجهی از زندگی شهروندان را به خود اختصاص می‏دهند. تاکسی‏ها پنجره‏های متحرک رو به شهرند. زشتی‏ها و زیبائی‏های شهر از تیررس ناظران در تاکسی پنهان نمی‏ماند.
فرصت تعامل نزدیک بین مسافرین با یکدیگر و مسافرین با راننده موقعیت ویژگی‏ای به فضای تاکسی داده است. (یکی از دانشجویانم گوشزد کرد که چنین فضائی که چند نفر غریبه دوش تا دوش هم در یک تاکسی بنشینند می‏تواند مختص جوامعی چون ایران باشد)در هرصورت، تاکسی فضای بی‏اهمیتی نیست، گردش اطلاعات و اخبار مهمترین رخداد در این فضاست. خصوصا جامعه‏ای که اخبار در آن به شکل شایعه‏گون منتشر می‏شود تاکسی‏ها نقش مهمی در گسترش شدید شایعات دارند. در جامعه‏ای که اخبار و گزارشات صرفا توسط یک رسانه و به یک شکل عرضه می‏شود، شایعه هائی که در تاکسی گسترش می‏یابند می‏تواند مقاومتی علیه اخبار رسمی در نظر گرفته شود. این شایعات غالب اوقات سلطه بی بدیل اخبار رسانه‏ای را در اشکالی گسترده به چالش می‏کشند و نظم ایدئولوژیکی خبر را هرچند به طور موقت مختل می‏سازند.
قدرت در فضای تاکسی غالب اوقات در اختیار راننده است، فرد راننده، همه چیز دانی فرض می‏شود که از هردری سخنی می‏گوید و غالبا در نقش کارشناسی سیاسی و آگاه اجتماعی ظاهر می‏شود. راننده تاکسی چونان پرسه‏زن قرن نوزدهمی بودلر و بنیامین شهرها را می‏کاود و به همه جا سرک می‏کشد با این تفاوت که گردش راننده در شهر هدفمند و اغلب برای کسب درآمد است اما این امر مانع کسب موقعیت راهنما در شهر برای او نمی‏شود. راننده تاکسی، تاریخ زنده شهر و کتاب راهنمای شهری است. او از همه پیچ و خمهای شهر، قوانین جدید و مصوبات شهری خبر دارد و به طور جد آنان را پی می‏گیرد. درک سیاسی او به دلیل پی گیری اخبار و حوادث از طریق رادیوهای تاکسی بالاست. تحولات ریز و درشت شهر از چشمان او پنهان نمی‏ماند.
بعد دیگر قدرت راننده درون تاکسی، اعمال سلطه از طریق موسیقی است. راننده اجازه دارد هر موسیقی را که دلش خواست در ماشین بگذارد وبدین ترتیب فضای درونی تاکسی را بدست خود گیرد. البته ممکن است بسیاری از مسافرین درگیر بحث با راننده یا طرفین خود نشوند و تا انتها در افکار خود غوطه ور باشند اما جز از طریق تخیل و نظاره در شهر مفر دیگری نمی‏یابند.
تاکسی ها هم قلمرو عمومی و هم خصوصی‏اند. تاکسی در ایران فضای عمومی است که هویت خود را با تعارض و مخالفت شکل داده‏است چراکه صرفا وسیله‏ای برای حمل و نقل نیست بلکه مکانی برای تجلی هویتها، احیاء خاطرات و شکل گیری گفتمانهای مقاومت است. فراموش نباید کرد زمانی که موسیقی پاپ در هرشکلش در ایران ممنوع بود این تاکسی‏ها از معدود فضای همگانی بودند که صدای موسیقی پاپ را حفظ کردند و اجازه دادند در دهه‏های بعدی علاقه به چنین موسیقی گسترش یابد. هم تاکسی وسیله‏ای مربوط به عامه مردم است(در برابر نخبگان) و هم موسیقی پاپ، موسیقی عامه پسند در برابر موسیقی نخبه پسند در نظر گرفته می‏شود.

عباس کاظمی
http://kazemia.persianblog.ir
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید