شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

داده‌های پارازیتی؛ آنارشی اطلاعاتی


داده‌های پارازیتی؛ آنارشی اطلاعاتی
«داده‌های پارازیتی» نامی‌ است که من به اطلاعات ناخواسته‌ای می‌دهم که هر روز و هر ساعت با چرخیدن در اینترنت و خواندن و تماشای وب‌سایت‌ها و وبلاگ‌های مختلف به طرف مغز من و تو شلیک می‌شود. فرقی هم نمی‌کند که این اطلاعات چه باشند. از عکس و تصویر و متن مقاله و پست وبلاگ بگیر تا چارت و فیلم و غیر و…. هرچه که باشد حجم عظیمی‌ از اطلاعات ناخواسته بدون اینکه مربوط به کار زمان حالمان باشد به طرف ما شلیک می‌شوند.
طبیعتا جایگاه اینترنت و دنیای وب که فاصله‌ها را در میان انگشتان دست شما و وابسته به یک کلیک کرده‌اند باعث شده که کنترل این داده‌های پارازیتی از عهده بسیاری از کاربران خارج شود و همیشه بحث‌های داغی هم پیرامون نحوه کنترلش در دنیای وب، آغاز شده است.
به نظر می‌رسد رشد سرعت اینترنت و افزایش تعداد کاربرها و همچنین کمک افزون سایت‌های وب دویی که سعی در ساده‌سازی اشتراک گذاری و تولید محتوای توسط کاربرانشان دارند، باعث شده که هر روز بیش از روز قبل ما در معرض این پارازیت‌ها باشیم.
آشکارترین پارازیت اطلاعاتی زمانیست که به دنبال آپدیت‌های یک دوست هستید، ولی هیچ راهی برای دسته‌بندی آپدیت‌های او ندارید. مثلا اگر از فرندفید استفاده می‌کنید دوستی ممکن است در فهرست دنبال شوندگان توسط شما باشد. حال این دوست شما انواع و اقسام محتوا رو به اشتراک می‌گذارد. مثلا تصور کنید ۱۰۰ لینک در روز که عده‌ای از آنها تصویر، کتاب، مقاله و یا رده سرگرمی ‌و هجویات هستند. من اگر نخواهم لینک‌های مربوط به تصاویر رو ببینم باید چه کنم؟ متاسفانه هنوز روش‌های بهینه و نهادینه‌ای برای این قضیه تعبیه نشده است.
آخرین متدی که در اینترنت و وب کمی‌ این بخش‌بندی را ساده کرد همان شیوه "تگ کردن" یا به فارسی "برچسب زدن" بود که حتی باعث شد سایت‌هایی میلیون‌ها دلار به یاهو فروخته شوند، فقط و فقط به دلیل پیشتاز بودن در استفاده از سیستم برچسب گذاری. اما متاسفانه سیستم برچسب‌گذاری باید توسط خود کاربر انجام شود و عده بسیاری در انجام این کار تنبل هستند و از سویی دیگر مهارت و استعدادی در استفاده از برچسب‌های مناسب ندارند.
داده‌های پارازیتی ممکن است در ابتدا خوشایند باشند. شما چیزی رو از طرف دوستتون یا مشترک حساب کاربریتون در سایت‌های مختلف می‌بینید که اصلا از وجود عنوانش هم خبر نداشته‌اید. طبیعتا اینگونه سورپرایز شدن برای آدم‌های بیکار خوب است و برای کسانی که علاقه‌مند به وب چرخی بی‌هدف هستند. اما برای یک محقق که باید تمرکز کند یا برای کارمند یک شرکت که می‌بایست تمام انرژی و هدفش رو برای پروژه بگذارد، این داده‌ها بلای خانمان سوز هستند، چراکه وقت و انرژی و منابع هنگفتی رو از کارفرما و همچنین کارمند و کاربر اینترنتی می‌گیرند.
این آنارشی اطلاعاتی امروزه بلای جان سازمان‌ها شده است، شاید برای همین است که اکثر شرکت‌ها اجازه وبگردی همه سایت‌ها را بر روی اینترنت در زمان کار یا از طریق اینترنت شرکت نمی‌دهند یا ده‌ها نرم‌افزار استفاده می‌کنند تا بتوانند سایت‌های دیده شده توسط کارمندان را بازرسی کنند و کسانی که وقت زیادی را تلف می‌کنند رو به بازخواست بکشند. راه چاره چیست؟
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید