جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

طلاق عاطفی در چارچوبی متزلزل


طلاق عاطفی در چارچوبی متزلزل
● نقدی کوتاه بر سریال «ترانه مادری»
طبق پژوهش های علمی و نوین روان شناسی یک چارچوب وجود دارد که مانند دیوارهای خاردار یک زندان تنها زنان را در بر گرفته است و آنچنان با آموزش های مستقیم و غیر مستقیم این چارچوب اشتباه به خانم ها القا شده است که حتی به درون روح مردان شان نیز نفوذ کرده و آمار طلاق و جدایی و ضربه های عاطفی و بیماری های روحی را روز به روز بالاتر می برد.
این چارچوب منحط و خرابکارانه به شرح زیر از روی پژوهش های علمی به صورت تولید نظریه یافته شده است:
با هیچ مردی صادق نباشید. هرگز با مرد روراست نباشید، چون اگر با او روراست باشید او شما را می گذارد و می رود و از دست تان خسته می شود، چون دیگر همه چیز را به او گفته اید و دیگر چیزی برای گفتن به او ندارید.
شخصیت واقعی خودتان را نشان مرد ندهید؛ اگر خود واقعی تان باشید و هر جا که لازم شد اظهار نظری واقعی کردید، او از شما دور می شود.
احساسات خود را نشان ندهید، حتی اگر دلتان شاد شد به او ابراز نکنید. با اخم و لب های فروهشته احساسات خود را بپوشانید چون اگر مرد از احساسات شما چیزی بداند علاقه اش را به شما از دست می دهد.
به عنوان یک خانم خود را حتی در حد یک جواب سلام، «دست نیافتنی» به مرد نشان دهید. کاری کنید او احساس کند که نمی تواند شما را به دست آورد. این گونه، شما را بیشتر می خواهد.
در فیلم بلند شبانگاهی ترانه مادری با پدیده ای به نام «نغمه ادیب» روبه رو هستیم که همچون سربازی وظیفه شناس و وفادار این چهار اصل را چون جان شیرین پاسداری می کند.
چارچوبه ای که دختر تحصیل کرده و فهیم را زیر ماسکی به نام حقه بازی پنهان می کند و چون ریشه در فریب و تظاهر و خود واقعی نبودن دارد یک چیز را تثبیت می کند: خباثت!
«عدم ابراز احساسات واقعی» که اغلب تحت نام «سنگین و رنگین بودن» به دختران القا شده است راهی است که رابطه را به «ترکستان» می برد نه کعبه آمال.
در ضمن علم ثابت کرده است هیچ مرد سلیم العقل و سلیم النفسی و حتی هیچ مرد بیماری روی کره زمین یافت نمی شود که دوست داشته باشد مورد فریب و حقه بازی و عدم ابراز احساسات و نظرات واقعی زن قرار بگیرد.با پیروی از این چهار اصل خطرناک، هرقدر هم مقاصد خانم خوب باشد، ظاهراً حتی اگر ۳۰ سال هم از ازدواجش بگذرد یک زن «خبیث» و «فریب کار» برای مرد ادراک می شود. طبق این فیلمنامه خانم نغمه ادیب در حالی که کاملاً درگیر مسائل عاطفی شده است خود را بی اعتنا نشان می دهد و نمونه بارزی است از تمامی زنانی که اسیر این چارچوب مسموم هستند؛ چارچوبی که نه تنها کمکی به شروع رابطه و حفظ آن نمی کند، بلکه در خدمت طلاق واقعی یا طلاق عاطفی است.نکته مهم دیگر این سریال که به بدآموزی و ریختن قبح مصرف قرص های روانگردان کمک می کند، این است که می بینیم آقا بهرام بارها در پارتی قرص مصرف می کند و بعد آن هم بسیار سرحال راه می رود، شوخی می کند و بسیار هم مزه پران و نکته سنج است.
پس از یکباری هم که پویا قرص مصرف می کند، بینندگان شاهد این هستند که به راحتی بر می خیزد و بسیار عادی به زندگی اش ادامه می دهد و در تهیه و تدارک خواستگاری نیز هست. در حالی که از نظر علمی و طبی چنین چیزی امکان ندارد و اصولاً ممکن نیست بهرامی که بارها داروی روانگردان مصرف کرده خلق متغیر، افکار عجیب و توهمات مختلف و ‎.‎.‎. نداشته باشد و به راحتی بتواند درس هم بخواند، دانشگاه هم برود، خیلی هم حواس جمع باشد.
نشان دادن چنین مواردی به صورت عادی جز این که افراد بیشتری را تشویق به استفاده از این قرص های مضر و خطرناک کند چیز دیگری ندارد و جای اصلاح آن در رسانه است نه اشاعه اشتباهاتی چنین بارز و عادی جلوه دادن آن.

فرزانه صداقت
روان شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید