پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

چند عقل به از یک عقل


چند عقل به از یک عقل
● چرا مشورت کنیم؟
سعی و خطا. راهکار کلی، تمام علوم. اول آزمایش می‌کنی و بعدتر جواب را می‌بینی و در نهایت می‌فهمی که درست انجام داده‌ای یا اشتباه و باز دوباره سعی و باز خطا و آنقدر ادامه می‌دهی تا جواب درست را پیدا کنی. آن وقت می‌شود تجربه. خوب این هم یک راه حل است. ولی با این اوصاف اگر بخواهی تمام کارهایت را بر این منوال انجام دهی، احتمالا باید عمر نوح کنی. چون عمر نوح کردن در این دوران کمی از ذهن‌ها به دور است و البته بعید است عمر نوح هم کفاف فراگیری تمام علوم جدید را بدهد پس بهتر است از تجارب دیگران استفاده کنی. با آنها که قبلتر تجربه کرده‌اند مشورت کنی. آنوقت سعی تو احتمالا کم‌خطاتر خواهد بود. بالاخره چند تا عقل با هم جمع بشوند قطعا بهتر هم فکر می‌کنند تا یک عقل. آن هم عقلی کم‌تجربه. اما مهم‌تر از این، این است که عقل هر کس اساسا اندازه و ظرفیتی دارد و بیشتر هم نمی‌شود، به وسیله تجربه کامل‌تر می‌شود اما زیادتر نمی‌شود. اما با مشورت، در واقع یک امر نشدنی و غیرممکن را شدنی می‌کنید؛ یعنی عقل خود را زیاد می‌کنید.
● باید مشورت کنی چون:
▪ عاقل هستی:
عاقل آن است که کارهای عاقلانه بکند و مشورت هم که خودِ کار عاقلانه است. کلش شد عقل. مشورت اصلا یعنی عقل بعلاوه عقل بعلاوه عقل الی آخر.
▪ دوراندیش هستی:
وقتی آدم بخواد ته یک کاری را ببیند در نتیجه می‌شود دوراندیش. برای اینکه ته یک کاری هم خوب باشد باید به اندازه مشورت کرد. مشورت باعث می‌شود عقلت تقویت شود و میزان تعقلت بالا برود.
▪ پشتیبان می‌خواهی:
هر آدمی برای هر کاری بهتر است پشتیبان داشته باشد. حالا هر چه پشتیبان‌هایش بیشتر باشد دلش هم قرص‌تر می‌شود برای انجام آن کار. مشورت بهترین پشتیبان است.
نمی‌خواهی پشیمان شوی: مشورت باعث می‌شود با انتخاب بهترین راه برای مشکل، بعدتر، پشیمانی‌ای به بار نیاید.
▪ خطا را نشانت می‌دهد:
مشورت برای این است که خطاهای تصمیمی را که گرفته‌ای را پیدا کنی و آنها را اصلاح کنی. وقتی تصمیمی را می‌گیری تمام زوایا را نمی‌بینی، یا حتا نمی‌خواهی ببینی، و این خواستن، روی چراغ عقلت را پوشانده، بنابراین کسی را لازم داری که از بیرون ماجرا به تصمیمت نگاه کند و عیب و ایرادهای آن را به تو بگوید. او کسی نیست جز یک مشاور خوب.
▪ باید دشمنت را بهتر بشناسی:
با دشمنت مشورت کن تا او را بهتر بشناسی. او خودش را میانه حرفهایش به تو لو خواهد داد. باید دشمنت را خوب بشناسی تا بتوانی با او مقابله کنی.
▪ می‌خواهی راه را از چاه بشناسی:
مشورت می‌کنی تا راه درست را بیابی. برای اینکه بیراهه نروی. راه را از چاه بشناسی و تشخیص دهی. پس مشورت کن چون راه را نشانت می‌دهد.
▪ می‌خواهی پیروز شوی:
وقتی چند نفر با هم می‌گویند کاری درست است و خودت هم با عقلت به این نتیجه رسیده‌ای به احتمال خیلی ▪ خیلی زیاد آن کار تو را به پیروزی هم می‌رساند.
راحتی و آرامش برایت می‌آورد:
به جای اینکه تمام راه‌ها را امتحان کنی، به جای اینکه خودت همه را تجربه کنی، به جای اینکه کلی دردسر بکشی، با چند نفر مشورت می‌کنی و راحت و آسوده بدون دردسر اضافی به نتیجه مطلوب می‌رسی. اگر بد است، خوب شما مشورت نکن.
▪ همه تو را ستایش خواهند کرد:
کسی که با دیگران مشورت کند، مورد ستایش آنها هم قرار می‌گیرد. چون مشورت یک کار عاقلانه است و کارهای عاقلانه را هم همه قبول دارند و باعث و بانی‌اش را ستایش می‌کنند. اگر هم با مشورت به اشتباه رسیدید آنها هم در اشتباه شما سهیم‌اند و کسی خورده‌ای نمی‌گیرد. اینطوری دیگران را چه در پیروزی و چه در شکستتان سهیم کرده‌اید. ولی از این مهم‌تر این است که شما می‌دانید به وظیفه‌تان عمل کرده‌اید و حالا اگر به نتیجه مطلوب هم نرسیدید خود را ملامت نمی‌کنید که چرا کوتاهی کردم.
منبع : ۵ روز


همچنین مشاهده کنید