جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

ناصرالدین شاه، مردی برای تمام فصول


ناصرالدین شاه، مردی برای تمام فصول
در ساعات آخراللیل به فرموده مامانی مهد علیا، ما به همراه منجیلک مامور گذاشتن آشغال ها در بیرونی صاحبقرانیه می شویم لیکن من باب استمرار این عملیات استراتژیک فی الحال با روفته گر بلدیه، تریپ رفاقت ریخته ایم تا هر بار از مقابل درب صاحبقرانیه تا انتهایه کوچه، بر مخزن پشتی اتول آویزان شویم و کلی کیفور گردیم لیکن این امر به علت فاز دادن بیش از حد، موجب می گردد تا عنان خود را از کف داده و ناگاه به درونی مخزن پرتابون شویم، مع الوصف با پوسته خربوزه های اصغرآقا و پسمانده اشکنه زری شلخته، بدفرم آغشته می شویم.
اتفاقیه این که در یک لیل، منجیلک به خاطر تورموز یهویی درایور فی المثل خود آشغال ها به اندرونی مخزن اوستاد شد لیکن گویا مادرمرده، صاف به روی سورنگ های قوربو بخوی معتاد، فرود می آید. ایضا چند فقره از سوزن ها به نشیمن گاه منجیلک فرو رفته و ایشان را سوراخ سوراخ می کند آن چنان که لگن خاصره وی را وی شبیه آبکش دارای روزنه های ریز می گرداند؟! لذا اطبا فی الکل نشیمن گاه منجیلک غازقولنگ را بنابر بی فایده بودن باندراژ، به وسیله ماله و شاغول کاه گل نمودند؟! در این لیالی تموز که میزان الحراره بر وفق مراد می باشد، دسته ای از بازی ها و جنگول کاری های ما را ممکن می سازد لیکن در فصل شتا که هر جنبده ای از سرما غیچ می شود این امور به صورت توفیقه اجباریه، تعطیل می گردد؟!
دیگر این که بلدیه چی ها چون از ماضیه با گربه ها بر سر تصاحب آشغال ها، رقابتیه خفنی دارند، لا جرم با توسل به شیوه های مدرن و آوانگارد کلا زباله ها را هاپولی کرده و جانوران بی پشتیبان را در کف استخوان و سوخته تریاک غلا م بافوری می گذارند. سکانس دوئل روفته گر مربوطه و گربه زاغارت بر سر دو دره کردن کیسه زباله گاه به امورات شلیک دمپایی از سوی مامور مخصوصیه بلدیه و چنگال انداختن میومیو می انجامد لیکن خفیه راپورت داده اند که قاعده ای از مامورین نارنجی پوش طی یک فقره معامله خفن با گربه های قولدور محلا ت نازی آباد و قلعه مرغی، تبانی نموده اند که دیرهنگام، احوالا ت آشغال جمع کنی را انجامون دهند تا اجالتا جماعت گربه طی یک فقره عملیات ضربتی به سر وقت زباله های ملت بیفتند. لذا گربه های سوسول محلیه جردن به علت وحشت از بلدیه چی های شلوار خومره ای، سنوات کثیری است که پناهندگی گرفته و نزد جماعت جردن نشین به زندگانی اشرافی، اهتمام دارند؟! گویا این پشمالوهای ملوس و سوسول که در منازل صاحب خویش به تناول چلوکباب و پیتزا پپرونی می پردازند، اتفاقا خود کیسه زباله را جهت تحویل به درب منازل می رسانند لیکن جهت آن که ماموریت را به نحو پرطمطراق انجامون دهند و اشتباها گیر سارقین حیوانات نیفتند به محض گذراندن محموله در مکان مربوطه هم چون سوک سوک کردن اجنه، سریعا به آغوش گرم مامانی ثریا برگشتون می نمایند؟! عارض به حضورتان که در همسایگی صاحبقرانیه، نسایی شهناز پلنگ نام، زندگی می کند که چون از نژاد گربه سانان محسوب می گردد ماقبل از حضوره روفته گران بلدیه به قاعده ای فورسماژو، کیسه های زباله را کنکاش می نماید شاید که تکه ای به درد بخور، عایدی اش شود. این گربه سان فی جمله با روفته گر مربوطه، قشرق داشته از برای دیر آمدن ایشان جهت انجامیدن ماموریت، بدفرم پاچه می گیرد؟!
دیگر این که در مملکت داخله، ملت چند برابر معدلیه جهانیه به امورات تولید آشغال اهتمام دارند طوری که ممالک خارجه من باب این حرکتیه آوانگارد، کم آورده و غیچ مانده اند؟! فی المثل قاعده ای از خانواده ها در فصل آتووم و شتا، که بازار نارنگی و پرتقال داغ می شود فی الحال چهار نفره مانند بختک به سر وقت سه کیلو از میوه مربوطه می افتند لیکن طبق گفتن های اطبا، هر دانه پرتقال به تنهایی، ویتامین لا زمه بدن را تامین می نماید ایضا پرتقال های بعدی که به بدن زاغارت عناصر خلقت به زور داخلون می گردد، جز تولید زباله و پر کردن چاه wc، نتیجه دیگری در پی ندارد؟! در تایم پرتقال خوری چنان رقابتیه تنگاتنگی بر سر به دست آوردن پرتقال بیشتر مابین اهالی منزل وجود دارد که گویی از قحطی گریخته اند؟! همین کارها را می کنند که طوفان گوستا و مملکت اوتازونی را پخش و پلا می نماید؟!
سخن زیاده گشته لیکن ما که ناصرالدین شاه هستیم در تمامی فصول سال، آنتایم به گذاشتن آشغال در مقابل درب منزل اهتمام داریم ایضا قاعده ای از رجال که تحت الشعاع پدیده نسا ذلیلی به صورت اجباری ماموریت آشغال بری را بر عهده دارند گاهی مواقع شیطان به جلد ایشان رفته، عملیات به این مهمی را پیچانده و همسر مربوطه را سوسک می کنند. در این وقتیه بانوی خوناشام با یک فقره ملا قه به جان شوهر غازقولنگ می افتند که داعیه پسر شجاع بودن را دارد، لذا در پایان عملیات تازه دو قرانی شان می افتد که اتول آشغال جمع کنی، یک ساعت پیش از کوچه آن ها گذشته و زباله ها روی دستشان مانده است؟! احوالیه ایشان از دو مدل خارج نبوده که اولا یا بایستی بوی بد کثافت را تحمل نمایند یا دویما باید زباله ها را در بیرونی گذاشته و به گربه های فرصت طلب و یاغی، حال دهند؟! به مهدعلیا گفتن کرده ایم که عین الدوله شپشی را در تایم آشغال جمع کنی بلدیه، ممنوع الخروج نماید که عن قریب او را به جهت احوالا ت چرکویی و کثافت به جای آشغال، جمعآوری نمایید؟! روزگارتون عشرون، فعلا خداحافظون.

نویسنده : مهدی دل روشن
منبع : روزنامه مردم‌سالاری


همچنین مشاهده کنید