۱۶ شهریور: در شهر چه گذشت؟!

چسباندن انواع و اقسام آگهی‌های تبلیغاتی روی در و دیوار منازل یکی از معضلاتی است که اخیرا با پیگیری‌های شهر‌داری تا حدودی حل شده و شرکت‌های تبلیغاتی ترجیح می‌دهند
برای فرار از جریمه و پیگرد‌های قانونی‌ هم که شده، تبلیغات خود را در محل‌های مناسب و مجاز بچسبانند. البته گروهی هم به جای چسباندن، برگه های تبلیغاتی را داخل ساختمان ها می‌اندازند یا در کوچه‌ها رها می‌کنند و به این ترتیب کار رفتگران چند برابر می‌شود.
این در حالی است که برخی شرکت‌های تبلیغاتی برای جلب توجه ساکنان ساختمان دست به اقدام تازه‌ای زده‌اند و برگه‌های تبلیغاتی را روی دوربین آیفون تصویری می‌چسبانند.
به این ترتیب زمانی که زنگ آیفون به صدا در می‌آید و صاحبخانه می‌خواهد تصویر مراجعه‌کننده را ببیند موفق نمی‌شود و برای رفع مشکل به وارسی آیفون می‌پردازد و سرانجام برگه تبلیغاتی را می‌بیند.
به هر حال بهتر است که این شرکت‌ها هم همانند سایر شرکت‌ها به چسباندن آگهی در محل‌های مجاز اکتفا کنند تا آسایش مردم سلب نشود.
● تمرین شهروندی
گاهی اوقات فرصت مغتنمی است تا در کنار کار‌‌های روزمره، احترام به حقوق شهروندی دیگران هم مورد توجه قرار گیرد.
برای نمونه این روز‌ها می‌توان جوی‌های گرفته و پر از آبی را مشاهده کرد که آبگرفتگی آنها هیچ دلیلی جز بی‌توجهی چند نفر از شهروندان نداشته است.
این در حالی است که باید اینگونه در نظر داشت که پس از چندی که جوی‌ها مملو از زباله و آب آلوده آن راهی کوچه و خیابان شد، مسئولیت کثیف و آلوده شدن رهگذرانی که مجبورند از این معابر بگذرند نیز به عهده زباله‌اندازهاست.
شاید پیدا کردن راهی برای جلوگیری از عادات ضد فرهنگ شهروندی آنچنان هم سخت نباشد.
برخی شهروندان که می‌پندارند پرتاب یک تکه زباله در شهری به این بزرگی اهمیت چندانی ندارد باید اینگونه استدلال کنند که اگر هر یک از شهروندان کاری را که من می‌خواهم انجام دهم، انجام دهند چه اتفاقی در شهر خواهد افتاد.
به طور حتم فقط در مورد پرتاب زباله نتیجه‌ای جز شهری مملو از زباله حاصل نخواهد شد.
● جعبه سنگین و غیربهداشتی
دیگر از آن پاکت‌های نازک و خوش صدای قدیم در شیرینی فروشی‌ها خبری نیست. می‌گفتند عایق روغن نیست و استفاده از آن با موازین بهداشتی مغایرت دارد.
اما کسی پیدا نمی‌شود یکی از این ایراد‌های بهداشتی را نثار برخی از این جعبه‌های سنگین و به اصطلاح تولید زیرزمینی کند.
از سوی دیگر، شاید اگر نیم‌کیلو زولبیا و بامیه را در برخی از این جعبه‌ها بریزند ارقام مربوط به وزن تا ۸۰۰ ، ۹۰۰ گرم هم پیش رود.
جالب اینجاست که برخی از این جعبه‌ها مشکل عایق‌بندی هم دارند؛ بدین معنی که هنوز زولبیا و بامیه‌ها در آن ردیف نشده شیره و شکر شیرینی‌ها از ته آن می‌چکد.
اما این فقط حکایت جعبه‌ها بود و روایت برخی زولبیا و بامیه‌های به اصطلاح مورددار را باید برای روز‌های بعد بگذاریم. شاید تمام اینها عبرتی باشد برای اینکه به توصیه‌های اتحادیه شیرینی‌پز‌ها و بستنی‌‌فروش‌‌ها بیشتر دقت کنیم و فقط از قناد‌ی‌های دارای پروانه کسب و مجوز بهداشت خرید کنیم.
● چراغ راهنمایی در نقطه کور
وجود چرا‌غ‌های راهنما در سطح شهر نقش تعیین کننده‌ای در کنترل بار ترافیکی دارد و نمی‌توان رانندگی بدون آنها را تصور کرد.
این در حالی است که متاسفانه در برخی مناطق شهر چراغ‌های راهنمایی در محل مناسبی نصب نشده‌ یا به کلی حذف شده اند.
برای مثال گاهی چراغ‌های راهنمایی در ارتفاع بالا نصب شده‌اند و امکان مشاهده آنها برای خودرویی که پشت خط عابر پیاده ایستاده وجود ندارد.
ازسوی دیگر، برخی از این چراغ‌ها نیز لا‌به‌لای شاخ و برگ درختان استتار شده‌اند و یا به‌اصطلاح در نقطه کور تقاطع قرار دارند. شاید یک بار بازنگری موقعیت مکانی تمام چراغ‌های راهنمایی و رانندگی سطح شهرها بتواند این مشکل را به طور کلی برطرف کند.

منبع : همشهری آنلاین