چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

روانشناسی کودک و نوجوان


روانشناسی کودک و نوجوان
روانشناسی کودک از نظر کلی بحث تازه و مستقلی است که دربارهٔ هوشیاری و بیداری روان کودک و تأثیر آن در رشد و نمو تدریجی او گفتگو می‌کند. و به ما می‌آٰموزد این موجود کوچک و ناتوان که یک روز یک قطعه گوشت و پوست ناتوان بوده چگونه رفتار و کردار خود را در این جهان وسیع آموخته و با چه شرایطی به دوران جوانی رسیده است. پرورش تدریجی روان کودک با آنچه که مربوط به رشد و پیشرفت اعضاء بدنی و مراحل بلوغ اوست کاملاً متفاوت و جدا از هم هستند و این دو مرحله مستقل دارای شرایط مخصوصی است که هر دو به موازات هم پیش می‌روند و از یکدیگر کمک می‌گیرند از آن گذشته برای شناختن مراحل روانی کودک کافی نیست که کودک را از زمان به دنیا آمدن مورد مطالعه قرار دهیم زیرا قبل از به‌ دنیا آمدن در زمانی‌که نطفهٔ او بسته می‌شود در آن محیط تنگ و تاریک بدون آنکه ما بدانیم عوامل و شرایطی وجود دارد که اساس زندگی او پایه‌گذاری می‌شود و از این نتیجه می‌گیریم که از یک نقطه‌نظر تئوری روانشناسی کودک بایستی از زمان قبل از تولد مورد بررسی قرار گیرد و بدانیم که این کودک در کدام محیط و تحت کدام شرایط و از کدام پدر و مادر به‌وجود آمده و این خود بحث بسیار مفصل و پیچیده‌ای است که پایه آن بر روی قوانین توارث استوار می‌گردد و بعد از تولید شرایط آموزش و پرورش و بسیاری عوامل دیگر در پیشرفت اعضاء بدن و سلسله اعصاب او مؤثر است و با عواملی که در رشد و نمو اعضاء بدن تأثیر دارد. روان او نیر در کش و قوس تحولات زندگی مراحل خود را خواه، ناخواه می‌پیماید.
البته شرایط محیطی نیز از نقطه‌نظر جسمی و روانی در او و در سازندگی شخصیت او تأثیر دارد و اگر اعضاء بدن کودک از روی سیستم مخصوص رشد نماید در شکوفندگی و پیشرفت قوای روانی او بی‌تأثیر نخواهد بود و به‌عبارت ساده در روانشناسی کودک، کودک را برای خودش مطالعه می‌کنند و روانشناس باید بداند خصوصیات ارثی عامل مهمی در عقب ماندن و یا جلو افتادن شرایط روانی کودک به‌شمار می‌آید. باید اضافه کنیم مسئله ژن‌شناسی و عوامل ارثی چون موضوع بسیار پیچیده‌ای بود تا مدت‌ها کسی به آن توجه نداشت ولی از قرن نوزدهم این مسئله اساسی در روانشناس کودک جای خود را باز کرد و دانشمندان توجه بسیار به آن نموده و دانستند که قسمت مهم و عامل اصلی پیشرفت روان کودک زمانی پایه‌گذاری می‌شود که هنوز کودک به‌دنیا نیامده است دلیل آن بسیار روشن است در خانواده‌ای که ۲ یا ۳ فرزند زندگی می‌کنند. فرزندان یک مادر و پدر از لحاظ روانی و استعداد با هم فرق دارند، یکی از آنها با هوش و دیگری کندذهن و سومی فاقد احساسات و صفات انسانی است در حالی‌که هر سه آنها تحت یک برنامه و شرایط مساوی به‌وجود آمده‌اند اما اگر زمان نطفه‌گذاری را با شرایط زندگی پدر و مادر مورد مطالعه قرار دهیم مشاهده می‌شود که این پدر و مادر در تمام ادوار زندگی دارای یک نوع حالت روانی نبوده و شرایط زندگی هر زمان با زمان دیگر فرق داشته است.
بنابراین تمام شرایط زندگی و عوامل روانی در پایه‌گذاری وجود کودک خواه ناخواه دارای استعداد یا تمایلاتی است که قبل از تولد بنیان نهاده شده محیط خارج و روش تعلیم و تربیت نیز تا اندازه‌ای تمایلات و خصوصیات او را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. بنابراین روانشناسان کودک در حالی‌که پیشروی روان او را مطالعه می‌کنند باید بدانند اساس هستی این کودک با چه شرایطی پایه‌گذاری شده و بعد از تولید محیط و اطرافیان چه تأثیری در او باقی گذاشته‌اند. کسی‌که روان کودک را مورد مطالعه قرار می‌دهند از عواملی که باعث پیدایش این خصوصیات شده باید آگاهی کامل داشته باشد در زمان گذشته کودک را به‌نام اینکه کودک بود، به او توجهی نداشتند و تربیت و پرورش او را نیز از وظایف لازم نمی‌شمردند اما امروز به این نکته توجه دارند که کودک یک انسان کوچکی است و بایستی روح و روان و جسم او به موازات هم و به شرایط مساوی پرورش نماید و اگر در امور جسمی او نواقصی موجود است در رفع آن بکوشد زیرا اگر به‌طور مثال کودک دیرتر از زمان معین راه رفتن را یاد بگیرد این ناتوانی در روان او اثر خواهد گذاشت به این معنی‌که هر ناتوانی جسمی در عقب انداختن هشیاری روانی او پی اثر نخواهد بود. تست‌ها و آزمایش‌های روانی این مشکل را تا اندازه‌ای حل کرده و روانشناس با کمک آزمایش‌های لازم روح و جسم کودک را به یک نسبت مساوی پرورش می‌دهد تا بتواند از یک کودک خردسال و ناتوان در آینده یک انسان کامل و بدون عیب و نقص بسازد. روان‌شناس کودک این مسائل را با ما گفتگو می‌کند: کودک شما در چه شرایطی به‌وجود آمده و بعد از تولد و چه وظایفی و تکالیفی را برای پرورش او بر عهده دارید - و البته اگر این روش درست، با سیستم‌های امروزی دنبال شود، بدون تردید کودکان امروز که پدران و مادران آینده به‌شمار می‌روند از لحاظ روانی بدون نقص و عیب وارد جامعه خواهند شد و پس از اینکه در مورد اصول روانشناسی با شما صحبت کردیم در قسمت‌های بعدی خاطرنشان می‌کنیم که رفتار و کردار نامطلوب و خارج از قاعده بعضی از پدر و مادرها تا چه حد در گمراهی کودکان مؤثر خواهد بود.


همچنین مشاهده کنید