سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

دور شدن از فرهنگ حجاب چرا و به چه علت؟


دور شدن از فرهنگ حجاب چرا و به چه علت؟
اعظم بهرامی تتماج در نگرش الهی که نگرش تکاملی است، زن و مرد در مقابل هم قرار ندارند بلکه به کمک هم می‌توانند به تکامل بالاتر دست پیدا کنند و در محیط خانوادگی و اجتماعی متمم و مکمل یکدیگر شوند. جامعه الهی جامعه‌ای است که نهادهای ارزشی و فرهنگی بر آن حاکم هستند و تنها از دریچه ایمان می‌توان به این جامعه نگاه کرد. انسانی که در این بسته فرهنگی رشد می‌کند، انسانی مختار، مستقل، فرهنگی، ارزشی و باتقواست. در حقیقت در نظام ارزشی، نقش اول به فرهنگ داده می‌شود و عناصر فرهنگی چنان پویاست که به تکامل همه جنبه‌های انسانی کمک می‌کند. حجاب، پرچم اسلام و در حقیقت لباس عقل عملی زنان مسلمان است. دشمن برای سست کردن این ارزش در سه زمینه فعالیت می‌کند. نخست:‌پایه‌گذاری ارزش‌ها وباورهای هستی‌شناسی براساس فرهنگ بیگانه. دوم:‌وارد ساختن تفکرهای ضدارزشی در برنامه‌ها وسوم القای تحلیل‌های فکری جدید و ناهماهنگ باارزش‌ها به والدین و جوانان. با آنکه حجاب و رعایت موازین عفاف هیچ‌گونه محدودیتی در زمینه‌های مختلف برای پیشرفت زنان فراهم نیاورده است، باز هم شاهد کمرنگ شدن این پوشش اسلامی در دهه اخیر هستیم. این عوامل در این زمینه دخیل هستند:
۱) جهل و ناآگاهی عوامل اصلی در پذیرش بی‌بند وباری، ضعف اعتقادی و دینی است تا دین و احکام آن به درستی برای جوانان ما تفهیم نشود و تا این فهم درست با قلب آنها پیوند نخورد، زمینه پذیرش هر نوع بیماری روحی را دارند. به جرات می‌توان گفت علت العلل تمام مفاسد و بدحجابی‌ها جهل و نادانی است. امام علی(ع) در این مورد می‌فرماید:‌ “جهل معدن بدی‌هاست.” (غرر الحکم، ج ۱، ص۱۷۳) تمام بدبختی‌ها زمانی بر سر ما می‌آید که خود را نشناسیم و قدر خود را ندانیم. کسی که خود را نشناسد به هر شری تن در می‌دهد. همین نادانی‌هاست که باعث بدحجابی دختران نسل انقلاب شده است. خانواده‌ها و مادرانی که در قید حجاب و سایر مسائل شرعی نبوده‌اند، هرگز نمی‌توانند حجاب را به‌عنوان یک ارزش و یک واجب الهی برای فرزندان معصوم خود جا بیندازند. لذا به آنها خیانت می‌کنند و آنها را با همان فرهنگی که خود گرفتار آن بوده‌اند، پرورش می‌دهند. بنابراین بسیاری از بی‌بندوباری‌های دختران جوان امروزی ناشی از عدم تربیت صحیح دینی است. البته پدر و مادرانی هم یافت می‌شوند که خود نسبت به نماز و حجاب و سایر واجبات مقیدند ولی نسبت به فرزندانشان و تربیت صحیح آنان غافل و ناآگاهند و همین غفلت و بی‌توجهی سبب انحراف فرزندان و مایه رنج روحی والدین می‌شود.
۲) بالا رفتن سن ازدواج گسترش فرهنگ مصرفی و بالا رفتن خواسته‌ها و وجود مشکلات دیگر سبب شده است که جوانان از ازدواج خودداری کنند. طبیعت زن نیز این تمایل را دارد که زیبایی‌های خود را در مقابل جنس مخالف به معرض نمایش بگذارد،‌اگر راه حلی که خدای متعال در مقابل او گذاشته است برای او کارساز نباشد، از راه‌های دیگری استفاده می‌کند و به خودنمایی می‌پردازد. در حقیقت بالا رفتن سن ازدواج در پایین آمدن سطح حجاب اثر می‌گذارد. از سوی دیگر بالا رفتن سن ازدواج عاملی برای جلوه‌گری و پیدا کردن همسر از راه‌های غیرمعمول است.
۳) کم رنگ شدن نقش خانواده‌ها اگر تربیت فرزندان از خانه به مهدکودک ومدرسه انتقال یابد، آن را به هر جای دیگر می‌توان کشاند. تلاش دشمن، جدا کردن جوانان از کانون خانواده است زیرا به این وسیله زمینه آسیب‌پذیری آنان و آمادگی‌شان برای اثر پذیری از القای فرهنگی دوچندان می‌شود. این جدایی ممکن است ظاهری یا فکری باشد. اسلام برای ارتباط عاطفی و روحی والدین با جوان اهمیت قائل است. اگر جامعه پاک می‌خواهیم باید خانواده را تطهیر کنیم. والدین علاوه بر مسئولیت عام، مسئولیت ویژه‌ای در قبال فرزندان به عهده دارند. این مسئولیت قبل از تولد آغاز می‌شود و تا دوران رشد و بلوغ ادامه می‌یابد. رعایت آموزه‌های دینی در زمینه‌های بهداشت جسمی وروحی فرزندان واهتمام در تربیت آنان و فراهم آوردن محیط مناسب در درون خانواده و مراقبت از آنان در محیط بیرونی در شکل گیری شخصیت اخلاقی و روانی فرزندان تاثیر سازنده دارد.

منابع: در و صدف اثر محمد شجاعی مروارید عفاف
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید