پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

اگر داوینچی زنده بود


اگر داوینچی زنده بود
فکر می‌کنی اگر «لئوناردو داوینچی» الآن زنده بود نقاشی‌هایش را چه‌طوری می‌کشید؟ اصلاً نقاشی می‌کشید؟
می‌دانی که او مخترع هم بود و علم فیزیک و ریاضی را خوب می شناخت؛ کسی چه می داند، شاید اگر او در قرن بیست و یکم زندگی می‌کرد، با استفاده از تکنولوژی این عصر و با وجود این همه قالب‌های متنوع هنری، کارهایی می‌کرد که من و تو حتی فکرش را هم نمی‌کنیم!
«پیتر گرین‌اَوِی»، فیلم ساز مشهور معاصر انگلسی هم درباره لئوناردو همین فکر را می‌کند. راستش را بخواهی او چند وقت پیش روی یکی از تابلوهای معروف داوینچی کاری نو و شگفت‌انگیز انجام داد، کاری در قالب نمایش صدا و نورکه ترکیبی بود از قالب‌های گوناگون هنری: موسیقی، نقاشی، فیلم و ...که همه با آخرین امکانات فناوری مدرن هم همراه شده بودند.
گرین‌اَوِی چند پروژکتور، کامپیوتر و بلندگو را در یکی از تالارهای «سانتا ماریا دله گرتزی»، کلیسایی در میلان ایتالیا، کار گذاشت و نمایشش را روی تابلویی مشهور که سال‌هاست در این تالار نگهداری می‌شود، اجرا کرد؛‌ تابلویی ۵۱۰ ساله، که شبی را نشانمان می‌دهد که در آن مسیح به حواریونش خبر داد یکی از آنها به او خیانت خواهد کرد؛ تابلوی «شام آخر».
اجرای نمایش گرین‌اَوِی در تالاری که همیشه در آن سکوت محض حکم‌فرماست و حتی هوایی هم که در آن جریان دارد کنترل می‌شود، روی یکی از مهم‌ترین نقاشی‌های تاریخ هنر، اتفاق خیلی بزرگی بود.
گرین‌اَوِی در کارش از پیشرفته‌ترین ابزارهای فناوری استفاده کرده تا مسیح تابلوی داوینچی به صورت تصویری سه‌بُعدی و لیزری دیده شود. در طول نمایش، در حالی که اپراهایی مدرن از بلندگوها پخش می‌شدند، بیننده‌ها گذشت یک روز را تجربه می‌کردند؛ در آغاز نور سپیدی بر فضای تابلو می‌تابید و آن را روشن می‌کرد و بعد حرکت سایه یک پنجره روی تابلو، هم وجود پنجره‌ای را در فضای نقاشی مجسم می‌کرد، هم حرکت خورشید را بیرون از این فضا.در آخر تماشاگران حواریون را می‌دیدند که پشت سایه میله‌های پنجره، حبس شده‌اند . در بخش انتهایی فیلم، باز خورشید از بالای سر مسیح طلوع می‌کرد و پس از آن همه تابلو در تاریکی فرو می‌رفت.
گرین‌اَوِی با استفاده از نور، رنگ‌های تابلو را به قرمز، خاکستری و سیاه تبدیل کرده بود؛ جلوه ضرب‌قلم‌های ملایم داوینچی را محو و جای آنها را به خط‌هایی داده بود که انگار با گچ کشیده شده‌اند؛ همه این تغییرها نقاشی آرام داوینچی را به تصویری از یک صحنه سخت و خشن تبدیل کرده بود.
طبیعی است که چنین اجرایی روی یکی از مطرح‌ترین شاهکارهای تاریخ هنر، بحث‌های زیادی را به دنبال داشته باشد. از نظر بعضی افراد، کار گرین‌اَوِی نوعی تخریب فرهنگی به حساب می‌آید، اما خیلی‌ها هم آن را تحسین کرده‌اند و معتقدند کار او اعتبار تابلوی داوینچی را به آن بازگردانده، به‌خصوص حالا که تصویر این نقاشی روی هرچیز
پیش‌پا افتاده‌ای مثل تی‌شرت و کیف‌دستی چاپ می‌شود و چشم همه آن‌قدر از آن پر شده که دیگر زیبایی‌ها و ظرافت‌هایش را نمی‌بینند، همین‌طور بعد از ساختن فیلم «راز داوینچی» که در آن معناهای پنهان این نقاشی نادیده گرفته شده و صرفاً به عنوان وسیله‌ای برای طرح یک توطئه معرفی شده است.
پیش از اجرای نمایش گرین‌اَوِی هم اختلاف نظرهای زیادی وجود داشت، برای همین حدود یک سال و نیم طول کشید تا مسئولان کلیسا به او اجازه کار روی تابلوی داوینچی را دادند. متخصصی که ۱۷ سال روی ترمیم این تابلو کار کرده بود، گفته بود: «ما از این تابلو مراقبت نکرده‌ایم تا به وسیله‌ کار هنرمندی دیگر تبدیل شود.» از نظر او اصلاًقابل قبول نبود که این تابلو به صفحه نمایش یک اجرای امروزی تبدیل شود. او معتقد بود گرین‌اوی به این دلیل می‌خواهد از این تابلو برای اجرای نمایشش استفاده کند که توجه بیشتری را به کارش جلب کند. در آخر هم مسئولان کلیسا با این شرط به گرین‌اَوِی اجازه دادند که نمایشش را فقط یک شب و برای عده‌ای محدود اجرا کند. او هم شب دوشنبه سی ام ‌ ژوئن، این نمایش را برای گروهی از مقام های عالی‌رتبه شهر میلان، چند متخصص هنری و چند مبلغ مذهبی، اجرا کرد. بعد از اجرا همه با اشتیاق گرین‌اَوِی را تشویق کردند. بعضی از آنها می‌گفتند که این اجرا باعث شده جنبه‌هایی از این نقاشی برایشان روشن شود که تا پیش از آن اصلاً به آنها توجه نکرده بودند.
خود گرین‌اَوِی می‌گوید اگر لئوناردو الآن زنده بود از کار ما حمایت می‌کرد، او نه تنها به فیلم‌سازی علاقه‌مند می‌شد، بلکه دوربین‌هایی با کیفیت عالی برمی‌داشت و ایجاد تصویرهای سه‌بعدی و لیزری را تجربه می‌کرد.این تابلو مال همه مردم جهان، در همه زمان‌هاست و در این زمان این تابلو علاوه بر متخصص‌ها، به نسل لپ‌تاپ هم تعلق دارد.
حالا اعضای گروه گرین‌اَوِی دارند در انگلستان دنبال تالاری مناسب می‌گردند که در آن نمایششان را روی تابلویی کپی اجرا کنند. در این فاصله قرار است گرین‌اَوِی کارهایی روی تابلوهای مشهور دیگر آماده کند، کارهایی مثل «گوئرنیکای» پیکاسو، «نیلوفرهای آبی» مونه، کاری از جکسن پولاک و ... هر کدام متناسب با حال و هوای خودشان. یکی از آرزوهای گرین‌اَوِی این است که به او اجازه دهند روی نقاشی «روز رستاخیز» میکل‌آنژ هم در نمازخانه سیستین کار کند.

آتوسا رقمی
منبع : همشهری آنلاین


همچنین مشاهده کنید