جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
قرن بیست و یکم قرن حاکمیت دین
جایگاه “دین”، اخلاق و معنویت در دنیای کنونی کجا است و غرب با تجارب فرهنگی و فلسفی و اجتماعیاش در طول چهارده قرن چگونه برخورد خواهد کرد؟ البته نه تنها این پرسش و پاسخها بسیار جدی خواهند بود؛ بلکه چند مولفه مهم وجود دارد که دورنمای معنویتخواهی و عرفانگرایی را در قرن ۲۱ بخصوص در جهان غرب بهتر و بیشتر نشان خواهد داد: اول اینکه دینگرایی فطری انسانهاست و نمیتوان با آن مبارزه کرد و مبارزاتی که در گذشته با دین و در قالبهای ماتریالیستی و اومانیستی صورت گرفته، مبارزهای بیهوده بوده است.
دوم اینکه معنویتخواهی، نیاز وجودی و عرفان، گرایش درونی انسان است که میتوان آن را مهجور کرد؛ لکن نابود شدنی و محوپذیر نیست.
دیگر اینکه جهان جدید باتوجه به تجربه ایسمها و مکتبهای الحادی، مادی و بشری و حتی بهرهوری از هر آنچه در دنیا و طبیعت وجود دارد، یعنی اشباع افراطی غرایز شهوانی و نفسانی انسانها، به تدریج به این نکته پی برد که تنها برخورداری از طبیعت و تجمل و عافیت و مادیتهای نفسانی کافی نیست؛ بلکه ویرانگر نیز خواهد بود. لذا باید به خویشتن از دست رفتهاش برگردد و این “با خود بیگانگی” خود را به “با خود یگانگی” و رجوع به اصل خویش تبدیل نماید و این معنا البته در پرتو دین و عرفان ممکن است.
و سرانجام اینکه گرایشهای معنوی در جهان غرب بخصوص جوانان آن جوامع، وجود رشتههای روانشناسی عرفانی، عرفان درمانی و معناگرایی، به دنبال زیستن و خوشبختی حقیقی رفتن، اخلاقگرایی و فضیلتمداری و نیز بحث از “بحران هویت” و “بحران اعتماد” و آخر الزمان بودن و در نهایت، متافیزیک محوری و تاسیس کارگاههای علم و دین و گسترش نیایش و پرستش در میان ملل و اقوام مختلف، حاکی از یک واقعیت انکارناپذیر به نام “معنویت خواهی” است که حتی دانشمندان آن دیار به تئوریزه کردن آن، التیام بین علم و دین و نیز هماهنگسازی فیزیک و متافیزیک و ایدئولوژیگرایی و سنتگرایی پرداختند. لذا “دین” به معنای غیبگروی و گرایش به خدا و معنویت و در نهایت عرفان، از یک منزلت ویژهای در غرب برخوردار خواهد شد و غرب با همه تجارب علمی و صنعتی و ایدئولوژیک خود به دین و معنویت و متافیزیک بازگشت میکند که طلیعه آن قابل شهود است. بشر خسته از مادیت و صنعت و تکنولوژی، تنها به سوی معنویت و سنت و ایدئولوژی در حال حرکت است و در این صورت باید عصر حاضر را عصر ایمان و علم، عصر سنت و صنعت، عصر ایدئولوژی و تکنولوژی، عصر دین و اخلاق و ارزشهای الهی - انسانی، عصر تکامل وجودی انسانها و نیز عصر بازگشت به اصل از دست رفته و “روزگار وصل به اصل” نامید.قرن بیست و یکم، قرن حاکمیت دین و مذهب و پیشرفت بشر در همه عرصههای مادی و معنوی است؛ چرا که غرب به افراط گراییاش در برابر تفریط محوریاش پی برده و خواهان “اعتدال” در پرتو دین و معنویت است. این معنا را در یک مطالعه بین جوانان غربی و گرایشهای آنها و نیز در میان کتابها، مقالات و نظریات دانشمندان و اندیشمندان غرب میتوان جستجو کرد.
منبع : روزنامه رسالت
همچنین مشاهده کنید