پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا
زندگی با هپاتیتC
مایکل ۵۳ ساله یازده سال پیش متوجه شد که به ویروس هپاتیت C آلوده شده است. او مطمئن بود که از طریق تزریق خون به این ویروس آلوده شده چون مایکل به بیماری هموفیلی مبتلا بود.
در بدن مایکل هیچ علامتی از این قاتل خاموش وجود نداشت و وقتی او برای یک بیماری دیگر به مرکز درمانی مراجعه کرده بود، بیماری او در آزمایشها تشخیص داده شد. مایکل میگوید: «وقتی متوجه شدم، خیلی هم تعجب نکردم چون به دلیل بیماری هموفیلی بارها تزریق خون یا فرآوردهای خونی برایم انجام شده بود و من همیشه نگران انتقال ویروسهایی مانند هپاتیتB و C و ایدز بودم اما اینکه مشکلی به مشکلاتم اضافه شده بود، سبب شد به شدت درمانده شوم، طوری که نمیتوانستم از بیمارستان تا منزل را طی کنم! مدتها در خانه و در خلوت و تنهایی فکر کردم. من با وجود ابتلا به هموفیلی، زندگی عادی داشتم و سعی کردم خودم را با این بیماری دایمی وفق دهم اما با وجود چنین مشکلاتی تحملم را از دست میدادم چون میدانستم این بیماری سبب بروز مشکلاتی در کبد میشود که میتواند کشنده باشد. پس از اینکه چند روز دنیای ذهنیام را بالا و پایین کردم، باز هم به زندگی فکر کردم و نمیدانم چه نیرویی و چگونه موجب شد مرگ را فراموش کنم. اما در ظاهر مشکلات تمامی نداشت.
وقتی آلودگی من به این ویروس مسجل شد، من مدیر ارشد اجرایی در شرکت تولیدکننده مبل و اثاثیه منزل بودم و تقریبا بیشتر کشورهای دنیا را دیده بودم و چون در گسترش فروش تولیدات شرکت در سایر کشورها موفق بودم، پیشنهاد ارتقای شغلی به من شده بود. بنابراین نمیدانستم که اگر مسوولان شرکت متوجه این موضوع شوند چه عکسالعملی نشان میدهند. تعجب نکنید چون احتمال ابتلا به این بیماری از طریق سرنگ آلوده در معتادان به مواد مخدر و روابط جنسی هم وجود دارد. بنابراین فکر خیلی از افراد و حتی دوستانم به چنین مسایلی مشغول میشد و باید برای همه توضیح میدادم که چرا مبتلا شدم! در ضمن، مردم از شیوه انتقال و سرایت این بیماری مطلع نیستند و فکر میکنند از طریق دست دادن، روبوسی و یا غذا هم احتمال سرایت وجود دارد. شاید باور نکنید که بعضی دوستانم با من قطع رابطه کردند و حتی تلفنی هم با من صحبت نمیکردند!
در ابتدای ماجرا به دلیل درمانهای پرهزینه دچار فشار مالی شدید شدیم و همسرم مجبور شد تماموقت کار کند تا علاوه بر هزینه درمان، مخارج زندگی و دو فرزند نوجوانمان تامین شود.
متاسفانه مسوولان شرکت با وجود تمام تلاش من و همسرم، اجازه ادامه کار را به من ندادند و این مساله بار سنگین زندگی را به تمامی بر دوش همسر مهربانم انداخت.
اما ما تسلیم نشدیم. من، همسر و فرزندانم عاشقانه یکدیگر را دوست داریم و همین عشق و علاقه سبب شد همچنان به زندگی فکر کنیم. پس از مدتی من به عنوان یک پستچی مشغول به کار شدم و هنوز هم به این شغل اشتغال دارم. در هفته مجبورم ۷۰ مایل را طی کنم و همین پیادهروی سبب آرامش من میشود، طوری که حس میکنم این ویروس اگر هر کسی را از پا دربیاورد، من همچنان مقاومت میکنم و روی من تاثیری ندارد!
منبع : روزنامه سلامت
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران سریلانکا دولت رهبر انقلاب کارگران حجاب پاکستان مجلس شورای اسلامی رئیسی سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور دولت سیزدهم
کنکور سیل فضای مجازی شهرداری تهران تهران سلامت پلیس فراجا اصفهان قتل وزارت بهداشت قوه قضاییه
خودرو قیمت خودرو چین قیمت دلار قیمت طلا دلار بانک مرکزی بازار خودرو ایران خودرو سایپا بورس تورم
مهران مدیری سریال تلویزیون کتاب تئاتر سینمای ایران رادیو شعر سینما انقلاب اسلامی فیلم سینمایی
کنکور ۱۴۰۳ دانشگاه فرهنگیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه آمریکا فلسطین روسیه جنگ غزه طوفان الاقصی اوکراین عملیات وعده صادق ترکیه اتحادیه اروپا
فوتبال پرسپولیس استقلال باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال فوتسال بازی تراکتور تیم ملی فوتسال ایران رئال مادرید بارسلونا لیگ برتر
هوش مصنوعی مریخ ناسا فیلترینگ تسلا تبلیغات ایلان ماسک اپل وزیر ارتباطات فناوری نخبگان سامسونگ
سلامت روان داروخانه دوش گرفتن یبوست