چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

از مارمولک‌ها بیاموزیم!


از مارمولک‌ها بیاموزیم!
۱)‌ دیروز، پدرم از ماجرایی صحبت کرد که چند ساعتی ذهن اهالی محل را به خود مشغول کرده بود. گویا ظاهرا در کنج سقف یکی از مغازه‌های محل، گنجشکی برای خود لانه درست کرده و چند مدتی بود که آن گنجشک ماده به همراه سه فرزندش که تازه از تخم بیرون آمده بودند و همسرش در آن کنج اکولوژیک و دنج! روزگار می‌گذراندند. پدر می‌گفت: یکی از سرگرمی‌های ما در این روزها، تماشای غذادادن مادر به جوجه گنجشک‌ها بود … مادر با چه مرارتی به دنبال ذره‌ای غذا می‌گشت و آن را دانه به دانه و به نوبت به لانه آورده و در دهان فرزندان می‌گذاشت و می‌رفت و دوباره و … دوباره این کار را تکرار می‌کرد، بدون خستگی... اما دیروز، وقتی که گنجشک ماده روی کف خیابان مشغول برداشتن تکه‌ای غذا بوده، ناگهان اتومبیلی که با سرعت از آن محل عبور می‌کرده، او را زیر می‌کند و جا در جا می‌کشد … پدر می‌گفت: عکس‌العمل گنجشک نر، واقعا همه ما را به حیرت انداخت … او دمی بر بالای سر همسرش حاضر می‌شد، با نوک تکانی به وی می‌داد، جیک جیک غریبی سر می‌داد و آنگاه می‌رفت تا وظیفه مادر را کامل کرده و به فرزندان غذا دهد … و باز این دور را تکرار می‌کرد … پدر می‌گفت: تا ساعت‌ها این کار را تکرار کرد و همه کسانی که این صحنه را دیدند، فکر نکنم هیچگاه منظره آن را از خاطر ببرند …
۲) در صفحه یک از شماره ۳۱۲ خبرنامه موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور، حکایتی پندآموز از رخدادی عجیب درج شده که حتی اگر اغراق‌آمیز و نامحتمل هم باشد، حاوی پیام و زنهار ارزشمندی به آدمیان است. ماجرا از این قرار بود که یکی از شهروندان ژاپنی پس از دیدن میخی که بر بدن یک مارمولک فرورفته سخت حیرت‌زده و ناراحت می‌شود. او بعد از آنکه تصمیم به تخریب دیوار قدیمی منزل و بازسازی آن کرده بود، این مارمولک دردمند را بر سینه دیوار می‌بیند و بسیار حیرت می‌کند! چراکه چندین سال از زدن آن میخ به دیوار می‌گذشت و در تمام این زمان طولانی، جاندار بی‌گناه نه‌تنها این درد را تحمل کرده بود، بلکه همچنان زنده مانده و مرگ را به چالش کشیده بود! اما چگونه؟! مگر می‌شود مارمولکی که حرکت نمی‌کند و اسیر شده است، بتواند غذای مورد نیازش را برای ۱۰ سال تامین سازد. آن ژاپنی غرق در حیرت به مشاهده مارمولک و کشف راز بقایش می‌پردازد که ناگهان صحنه دیگری را می‌بیند! او مارمولک دیگری را مشاهده می‌کند که با دهانی پر از غذا به مارمولک اسیر نزدیک شده و بدین‌ترتیب او را تغذیه می‌کرده است! آن مرد با خود می‌گوید: «اگر موجود به این کوچکی می‌تواند عشق به این بزرگی را با خود حمل کرده و بپروراند و سال‌ها، ایثارگرانه عشقش را نثار یک هم‌نوع کند، ما انسان‌ها از چه ظرفیت بزرگی برای مهرورزی و نیکوخصالی برخوردار هستیم و تا چه حد می‌توانیم عاشق باشیم».
۳) چندی پیش، مستندی شگفت‌انگیز را از شبکه چهارم سیما نظاره‌گر بودم که توسط یک فیلمبردار آماتور شکار شده بود. او به طرزی تصادفی و عجیب شاهد به دام افتادن چند گاومیش توسط چندین شیر عظیم‌الجثه بود و به چشم خود دید که چگونه گاومیش‌ها به جای فرار کردن، تصمیم می‌گیرند با یکدیگر متحد شده و برای نجات فرد ضعیف و اسیر شده گله، خود را به خطر اندازند و به جنگ سلطان حیوانات روند! و در نهایت نیز، پیروز شده و شیرها را فراری داده و به مراقبت از هم‌نوع زخمی خویش بپردازند.
۴) آخرین مورد ـ‌ که در مراسم اهدای جایزه در کانون عالی گسترش فضای سبز و حفظ محیط زیست ایران هم به آن اشاره کردم ـ‌ در همین تابستان گذشته رخ داد. ماجرایی عبرت‌آموز در حوضه آبخیز باران‌دوز (استان آذربایجان غربی) که از نزدیک شاهدش بودم. در حوالی روستای ممکان، شاهد پارس بی‌امان و یکریز سگی بودم که پس از پرس و جو دریافتم، آن سگ گله از شب قبل مشغول پارس کردن بوده، چراکه یکی از گوسفندان از بالای صخره‌ای سنگی به پایین پرتاب شده و پایش شکسته بوده و در نتیجه، این سگ وفادار و مسوولیت‌شناس تمامی شب را بر بالای پیکر آسیب‌دیده گوسفند به صبح کرده تا مبادا گرگ‌ها به آن حیوان آسیب‌دیده حمله کنند و در عین حال، آنقدر پارس کرد تا صاحبش متوجه او شد و برای بردن گوسفند، از آبادی مراجعت کرد و در تمام این مدت (حدود ۱۰ساعت) خودش بدون آب و غذا ماند، اما صحنه را ترک نکرد! خواستم بگویم: دست‌کم بخشی از ما آدم‌های مغرور و اغلب از خودراضی، هنوز که هنوز است خیلی خیلی کم در باره دنیای اسرارآمیز حیوانات می‌دانیم، در صورتی که بسیاری از همین حیوانات به ظاهر نفهم، نشان داده و می‌دهند که در خیلی از موارد تعریف شایسته‌‌ و عبرت‌آموزی از عشق، ایثار، حمایت و امید را برای ارائه دادن در اختیار دارند. راستی! چگونه است که ما آدم‌ها به خود حق می‌دهیم تا به بهانه سرگرم‌کردن خویش، مجوز آزار حیوانات در در قالب برپایی سیرک را صادر کنیم؟ و غم‌انگیزتر از آن، شاهد حمایت سازمان حفاظت محیط زیست از برپایی‌اش هم باشیم؟!

http://biaban.darvish.info
محمد درویش
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید