پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

نشانه هایی از قیامت


نشانه هایی از قیامت
از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت است که درباره زمان قیامت فرمود: قیامت نیاید تا قومی بر امت من مستولی شوند که تنگ چشم و خُرد بین باشند و رویْ های ایشان مانند سپرهای مسین، از ایشان گروهی باشند که خمر خورند و ربا دهند و دیبا پوشند و فسق و فجور کنند. و از میان ایشان کسانی باشند که دین خدای را نصرت دهند و برای آن شمشیر زنند؛ ایشان را برده گیرند و پادشاه شوند و بنده بندگان باشند و آزادی را مُسخَّر خود کنند.
این دین به ایشان قوی تر شود و باز هم به ایشان ضعیف گردد، تا آنگاه که از من کسی پیدا آید و از دست ایشان بیرون کند. خوشی آن را باشد که نه یار ایشان باشد و نه خصم ایشان. کار خدای را به خدای گذارد تا این خود را خود نگاه دارد.
[و در روایت است که:] چون زمانی بمانی، ببینی گروهی را که میان سخط و لعن خدای باشند، مُصحَف بنَهند و تیغ بردارند، در روی برادران خود تیغ برهنه کنند. دست از دین برای دنیا بدارند و از دنیا بهره ای نیابند. مردیْ در خون ریختن دانند و مردمی در خمر خوردن شناسند. زنان خود را جامه های نیکو پوشانند، چنان که نه پوشیده باشند و نه برهنه و آن گاه باک ندارند که بیگانگان نزدیک ایشان در روند؛ و باشد که بیگانگان را مهمان خوانند و با زن خود بنشانند. اگر گویی شان چرا کردید؟ گویند: ما خوبیِ زنان خود دانیم و روش دوستان خود شناسیم. ما ایشان را بهتر از شما دانیم و به ایشان چنین گمان ها نتوان بُرد. و ندانند که هیچ مردی و زنی تنها ننشینند که نه دیو، سوم ایشان باشد. بدان خدایی که جان محمد به فرمان اوست که ایشان آنانند که بوی بهشت نشنوند و عذاب ایشان سخت تر از عذاب دیگران باشد.
و نیز فرمود: آنچه از نشانه های قیامت پدید آید امیرانی باشند که نماز را تأخیر کنند و چراغ سُنَّت بخوابانند و به بدعتْ کار کنند و مُدَّت مُلک ایشان دراز شود و عیب علمای اُمّت من، بر ایشان برهنه گردد تا پندارند که [تمام] علمای ملت چون علمای [زمان و] نوبت ایشان بودند و همه سیرت های علما چنان باشد که برای [زمان] ایشان افتاده است؛ و آن گاه خود را بر دیگران فضل بینند و گویند امیران پیشین نادان بودند که علما را حرمت داشتند بی آنکه ایشان سزای آن بودند، و ما زیرک تریم که می دانیم که [آنان] سزایِ چه کارند.
و فرمود: چون کسب امَّتانِ من از ربا شود و فرزندان ایشان از فجور آیند و مروَّت ایشان در خمر باشد و اموال ایشان به قمار شود و زنان ایشان بر مردان مستولی گردند و غَمّازی را امانت نام نهند و ستم کاری را احتیاط دانند و بی حمیتی را حلم پندارند و بخیلی را خِرَد شمرند و بددلی را عاقبت اندیشی شناسند، امرای ایشانْ عیب علمای ایشان جویند و علمای ایشان عیب امرای ایشان پوشانند و حُکمای ایشان حُکم بخرند و بفروشند.
[در این زمان] ارباب دنیا آیین فرعونیان گیرند، زنان ایشان به زنان گرایند و مردان به مردان. حوانان ایشان روی را رنگ کنند و پیرانْ موی را رنگ کنند. نیکان ایشان به بهانه دینْ تعصب کنند از برای دنیا، و بدان ایشان زبان تهمت و بدگویی در نیکان ایشان کشند. آن، هنگامِ آن باشد که مرگ را آرزو باید برد و قیامت را منتظر باید بود.
پس خنک آن را که در آن وقت، به دین خود از شهر به دشت گریزد و از دشت به کوه و دیگران را نشناسد تا بدو نپیوندند. تنها زِیَد و تنها میرد. از خدایْ خواهد و از خدایْ یابد. او را پرستد و از وی امید دارد و از وی ترسد و برای او کار کند. اگر در آبادانی باشد، در بر روی خویشْ پیشْ دارد و اگر به بیابان رود، از گفت مردمان دور باشد، و اگر به سر کوه رود، غاری اختیار کند و بر این می باشد و انفاس خود را مراحل اجلِ خود می داند. اگر [اجل] نزدیک شود شاد گردد و اگر مهلت یابد غمناک باشد. اُنس خود با خدای خود داند و وحشت خود از خلق شناسد، بدون دینْ چیزی را پیش نهاد نسازد و بر جز آفریدگار تکیه نکند.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید