شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

خنک جانی که عیب خویش دید


خنک جانی که عیب خویش دید
ندیدن عیب خود و دیدن عیب دیگران، و از آن سخیف تر دیدن همان عیب خود در دیگران از آفات فراگیر زمانه ماست. بیشتر مردمان آینه خود شکسته اند و عیب و نقص خود نمی بینند و بر کار عیب یابی و عیب جوئی از دیگران سرگرم شده اند. جالب این است که در بیشتر موارد، شخص عیبجو به عیان، خود واجد همان عیب است. حکایت روزگار ما در این مورد، حکایت آن هندوئی است که در نماز سخن گفت و هندوئی دیگر – که او هم در نماز بود ـ بدو گفت: خموش! در نماز نباید سخن گفتن!
چار هندو در یکی مسجد شدند
بهر طاعت راکع و ساجد شدند
هر یکی بر نیتی تکبیر کرد
در نماز آمد به مسکینی و درد
موذن آمد از یکی لفظی بجست
کای موذن بانگ کردی وقت هست‏
گفت آن هندوی دیگر از نیاز
هی سخن گفتی و باطل شد نماز
آن سوم گفت آن دوم را ای عمو
چه زنی طعنه بر او خود را بگو
آن چهارم گفت حمد اللَّه که من
در نیفتادم به چه چون آن سه تن‏
عیبجوئی گمراهی آشکار است و حیثیت و شخصیت آدمی را تباه می سازد:
پس نماز هر چهاران شد تباه
عیب گویان بیشتر گم کرده راه‏
به هنگام عیبجوئی بر کارهای دیگران، قدری تامل در پاسخ این پرسش رهگشاست: آیا آن عیب در من نیست؟
ای خنک جانی که عیب خویش دید
هر که عیبی گفت آن بر خود خرید

http://mgt.blogfa.com/cat-۶.aspx
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید