پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ازدواجی موفق


ازدواجی موفق
روان‎شناسان بحث و بررسی‏های بسیاری در مورد عوامل مشکل‏زا در ازدواج انجام داده‏اند، اما برای یافتن عوامل مؤثر در شکل‏گیری یک ازدواج موفق تحقیقات کمی انجام داده‏اند.
جودیت اس. والر استین، دارای مدرک دکتری در روان‎شناسی، برای پر کردن این فاصله تحقیقاتی، روی بیش از پنجاه زوج که حداقل نه سال با هم زندگی کرده بودند تحقیق و بررسی داشته است.
او بعد از مصاحبه‎های متعدد به شناسایی نه وظیفه اساسی زوج‎ها دست یافت. این زوج‎ها صاحب فرزند بوده و با وجود گذشتن نه سال زا زندگی مشترکشان زندگی شادی داشتند.
● نه تکلیف اساسی ازدواج موفق
۱) جدایی عاطفی ـ هیجانی: اولین تکلیف روان‎شناختی در یک ازدواج شاد، جدایی عاطفی ـ هیجانی از خانواده‎‎ کودکی است، تا این عاطفه به طور کامل صرف زندگی مشترک شود، البته این کار باید با‌ حفظ خطوط ارتباطی با خانواده پدری و مادری انجام شود.
۲ ) ارتباط نزدیک: ساختن بنایی مبتنی بر درک و شناخت متقابل، صمیمیت، وجدان و آگاهی وسیع و مشترک، در عین حال مراقبت از حد و مرزهای خصوصی همدیگر.
۳ ) رابطه جنسی همسو: داشتن یک رابطه جنسی غنی و شاد و حفظ آن از یورش‎های شغلی و محدودیت‎های خانوادگی.
۴ ) پذیرش رنج پدر و مادر شدن: قبول کردن نقش رعب‎آور پدری و مادری و پذیرش تأثیر ورود کودک در فضای خانواده. پدر و مادر در عین حال باید فضاهای خصوصی خود را حفظ کنند.
۵ ) مسئولیت پذیری: پذیرش روبه‏رو شدن با بحران‎های زندگی.
۶ ) قوام یافتگی: حفظ تعهد زناشویی در هنگام سختی‎. ازدواج باید همچون سرپناهی باشد که در آن، هر کدام از زوجین به راحتی بتواند تفاوت‎ها، عصبانیت‎ها و تعارض‎های خود را بیان کند.
۷ ) شوخ طبعی: زندگی خود را با شوخ طبعی سپری کنند و از ناراحتی، دلخوری و انزوا دوری کنند.
۸) تغذیه روحی ـ روانی: برطرف کردن نیازهای روحی- روانی یکدیگر و تشویق و حمایت را همواره سرلوحه زندگی خود قرار دادن.
۹) یادآوری خاطرات پیشین: هیچگاه حتی در لحظات سختی‎ و قهرکردن‎ها، خاطره آن دوران رمانتیک آشنایی اولیه، لحظات شیرین با هم بودن‎ها و به اصطلاح گپ‎زدن‎ها و خیال‎پردازی‎های ایده‎آل‏گونه را فراموش نکنیم و سعی کنیم آن را با کمک هم زنده نگه داریم.
بنظر والر استین، این نه تکلیف اساسی چیزهایی نیستند که از بیرون بر ازدواج تحمیل شوند، بلکه اینها در حقیقت مسائل ذاتی ازدواج و همراه با آن هستند. مبادا فکر کنید که اینها نه پیامی هستند که باید همچون تقویم و جدول بر دیوار آشپزخانه شما نصب شوند و شما هم هر روز آنها را چک کنید. سعی کنید این طعم‎های نه گانه را همواره در ازدواج خود بچشید.
به نظر می‎رسد که ازدواج، ضرب افکار، عقاید، احساسات و خصوصیات شخصیتی ـ فرهنگی دو انسان در هم است؛ نوعی امتزاج. ازدواج در حقیقت نوعی پیکرتراشی است که زن و شوهر پیکرتراشان آن هستند. ازدواج یعنی اینکه من رضایت می‎دهم قسمتی از سرزمین وجود خودم را به شما واگذار کنم و در قبال آن، شما هم قسمتی از سرزمین وجود خودت را به من بسپاری. بعد از آن تو می‎توانی به سرزمین من سفر کنی و من هم می‎توانم به سرزمین تو سفر کنم، ولی برای سفر به سرزمین‎های فروخته نشده باید ویزا تهیه کرد. در سرزمین یکدیگر سفر می‎کنیم تا تفاوت‎‎ها و شباهت‎ها را ببینیم، ببینیم که به رسم تحفه به سرزمین خود چه می‎توانیم بیاوریم. اگر نتوانیم در سرزمین دیگری تاب بیاوریم، آیا چاره‎ای می‎توان اندیشید؟
ازدواج یعنی از قسمتی از خودخواهی‎های خود گذشتن، برای دریافت خودخواهی‎های فرد مقابل، آن هم برای خودخواهی خود.
هنر یک ازدواج خوب در این است که شما چقدر بتوانی میان خودخواهی خود و خودخواهی طرف مقابل - که البته به آن دگرخواهی می‎گویند- توازن برقرار کنی. چنانچه دیدی تحمل خودخواهی فرد مقابل را نداری، ببین وضعیت این خصوصیت غیر قابل تحمل در خودت چگونه است.
گاهی زوجین نقش فانوس و چراغ را در تاریکی‎های سرزمین یکدیگر بازی می‎کنند. پادشاهی کردن بر سرزمین دیگری، یعنی عقد قرارداد برای به سربردن همیشگی در تاریکی، یعنی پادشاه سرزمین جهل بودن.
تک تک اختلاف نظرهای زناشویی به جای اینکه ویران کننده باشد، خشتی بر تکمیل بنای درک متقابل و چراغی بر تاریکی‎های سرزمین درون افراد است.
ازدواج یعنی گذشتن از بخشی از خودخواهی خود به نیت پذیرفتن قسمتی از خودخواهی طرف مقابل، آن هم برای خودخواهی خود؛ ازدواج یعنی عقد قرارداد و قبول توانایی شراکت.
منبع : تبیان زنجان


همچنین مشاهده کنید