جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

چگونه فهم و ادراک کودک رشد پیدا می‌کند؟


هر چه کودک کلمه‌های بیشتری بداند، توضیحی را که به او می‌دهند، بهتر می‌فهمند و هر چه حافظه فعالیت کند رشد بیشتری می‌یابد. این مسئله کاملاً شناخته شده است. بدین‌نحو کودک هر روز کلمات تازه یاد می‌گیرد و بر دانستنی‌هایش افزوده می‌شود به‌طوری که در ۵/۲ سالگی معمولاً در حدود ۳۰۰ کلمه می‌داند.
با چنین توشه‌ای هوش کودک تکامل می‌یابد و رفته رفته می‌خواهد چیزهای مشکل را یاد بگیرد. بدین‌ترتیب هوش وی به طرف چیزهای ناآشنا و کلمه‌های عجیب‌ کشیده می‌شود. این کلمه‌های جدید را با تجربه‌های پیشین خود مقایسه می‌کند و به نتیجه‌گیری‌های تازه می‌رسد.
مثلاً: فرزین می‌خواهد با اسباب‌بازی جدیدش به رختخواب برود. مادرش اجازه این کار را به او نمی‌دهد. اسباب‌بازی را برمی‌دارد و روی کمد می‌گذارد. فرزین چیزی نمی‌گوید، منتظر می‌شود تا مادر از اتاق بیرون برود و خواهرانش که با وی در یک اتاق هستند به خواب بروند. سپس بلند می‌شود و اسباب‌بازی را برمی‌دارد و با آن می‌خوابد.
کودک متوجه می‌شود که مادرش پس از گفتن شب بخیر دیگر به اتاق برنگشته و خواهرانش در مدت شب بیدار نشده‌اند و صدای او را نشنیده‌اند بنابراین برای اینکه به خواسته‌اش جامه عمل بپوشاند، کافی است منتظر باشد. این راه حل نتیجه فکر او است. قبلاً فقط دست‌ها به او کمک می‌کردند. ولی حالا فکر او نیز نقش مهمی دارد.
هوش طفل از حالت تجربه به قصد و اراده برگشته است. در اینجا می‌بینید که چگونه هوش کودک سریع رشد می‌یابد. در یک سالگی هنگامی‌که طفل شیء را در روی کمد می‌بیند، وسیله‌ای که بتواند با آن شیء مورد علاقه دست یابد، پیدا نمی‌کند. در ۱۸ ماهگی صندلی را می‌کشد و از آن بالا می‌رود و شیء را برمی‌دارد. و یا به‌وسیله چوبی آن را پائین می‌اندازد. اما در این مرحله سنی (۲ تا ۵/۲ سالگی) برای به‌دست آوردن شیء که مخالف خواسته مادرش است منتظر می‌ماند تا در موقع مناسب به شیء دلخواه دست یابد. بنابراین طفل تنها از طریق لمس کردن راه‌حل پیدا نمی‌کند، بلکه با اندیشه و تفکر نیز به آن می‌رسد.
این موفقیت مدیون ”زبان“ است. به‌عبارت دیگر وقتی کودکی وسیله‌ای چون ”زبان“ در اختیار دارد سرعت رشد هوش وی بیشتر می‌شود. نقش زبان در تکامل هوش طفل از چنان اهمیتی برخوردار است که اطفالی که به‌علت ناشنوائی نمی‌توانند صحبت کنند از نظر هوشی دو سال عقب‌تر از کودکان طبیعی هستند. کودکانی که در بیمارستان بستری هستند، با توجه به اینکه با آنها صحبت نمی‌شود در ۲ سالگی ممکن است فقط ۵ کلمه به‌جای ۱۰۰ کلمه یاد گرفته باشند، در این‌صورت ضریب رشد هوشی آنها به‌جای ۹۰، ۶۰ خواهد بود.
”زبان باز کردن“ در زندگی طفل ایجاد تحول می‌کند. تا به حال وی فقط دنیای کوچک خودش را می‌شناخت، در حالی‌که به‌وسیله ”زبان“ او توانسته وارد دنیای بزرگسالان بشود.
حالت طفل تا این زمان درست مانند شخصی است که تنها با دانستن دو کلمه چینی وارد پکن شده باشد. چنین شخصی در آرزوی روزی است که بتواند این سکوت را که گذشتن از آن مشکل‌تر از گذر کردن از دیوار چین است، پشت سر بگذارد و با دانستن کلمه‌های کافی با افراد آن کشور ارتباط برقرار کند.
کودک نیز تا پیش از ۲ سالگی تنها با زبان مخصوص خود می‌توانسته خواسته‌اش را به والدین خویش بفهماند، اما حالا قادر است با تمام افراد ارتباط طبیعی برقرار کند.
برای کودک ۵/۲ ساله پرسیدن، بیان کردن، فهمیدن و جواب دادن، امکان‌های جدید است که به وی اعتماد و راحتی می‌بخشد. در این سی طفل از موفقیت به‌دست آمده مانند زمانی‌که راه رفتن را شروع کرده بود، بسیار خوشحال است. راه رفتن و حرف زدن کودک را به‌صورت یک عضو تمام و کمال خانواده درمی‌آورد. اکنون دیگر چنین به‌نظر می‌رسد که کودک ”می‌تواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد“. به همین دلیل اغلب در چنین موقعی است که پدر و مادر به فکر داشتن کودک دیگری می‌افتند.
شیوه حرف زدن ”کودکانه“ در حدود ۶ ماه تا یک سال طول می‌کشد، مگر اینکه والدین در هنگام صحبت کردن با طفل، کلمات را مانند وی ”بچگانه“ و ”غلط“ ادا کنند که این‌کار اشتباهی بیش نیست. ولی دقیقاً می‌داند که سوپ مایع رقیقی است که مادر به‌عنوان غذا به او می‌دهد و رفته‌ رفته د راثر شنیدن زیاد می‌تواند کلمه سوپ را تکرار کند، چرا که زبان پیش از هر چیز تقلید است. و اگر اطرافیان کلمات را مانند خود او تغییر دهند، کودک برای مدت نامعلوم کلمات پوپ - نیشت - لولو و غیره را به‌جای کلمات اصلی و صحیح تکرار خواهند کرد.
باید گفت که اعمال چنین والدینی واقعاً تأسف‌آور است، زیرا کودک درمی‌یابد. حتی برخی کلمات او را شیفته خود می‌کند: کودکی را می‌شناسم که در حال گریه اگر کلمه ”سالادخوری“ را می‌شنید فوراً گریه‌اش را قطع می‌کرد.
مسئله حرف زدن کودکان به‌قدری مهم است که مجبور هستیم برای روشن شدن برخی از مشکلات این نکته را بگوئیم: خوب حرف زدن با کودک با این معنی نیست که سعی کنید با او مثل استادان دانشگاه حرف بزنید! بلکه بدین مفهوم است که هنگام حرف زدن با او نکوشید همه کلمات را به‌صورت ساده و کودکانه ادا کنید، با این بهانه که او بهتر می‌فهمد.
اما اگر طفل به‌جای کلمه سوپ می‌گوید ”پوپ“ به این علت است که هنوز نمی‌تواند ”س“ را خوب تلفظ کند. در چنین حالتی سعی نکنید او را تصحیح کنید (زیرا پایانی برای این کار نیست و حتی ممکن است کودک لکنت زبان پیدا کند) فقط کلمه سوپ را مثل همیشه تکرار کنید، تا بالاخره روزی او نیز این کلمه را تکرار کند.
کلمه‌هائی هم هستند که هر کودک بنا به سلیقه خود می‌آفریند، به این کلمه‌ها کاری نداشته باشید.


همچنین مشاهده کنید