پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

موفقیت، فقط بیل گیتس شدن نیست!


موفقیت، فقط بیل گیتس شدن نیست!
جوانی را تصور کنید که در سن سی سالگی، مثلاً پس از چند سال کار مداوم و با اخذ وام بانکی توانسته است خانه کوچکی را در یکی از نقاط متوسط تهران برای خود تهیه کند. حال جوان دیگری را تصور کنید که با همین میزان درآمد خانه‌ای ۱۵۰ متری را در یکی از مناطق خوب شهر اجاره کرده و ضمناً هر سال به‌همراه همسرش برای تفریح به خارج از کشور سفر می‌کند.
▪ به‌نظر شما کدام‌یک از این دو جوان در زندگی خود موفق‌تر بوده‌اند؟
پاسخ شما هرچه باشد نشان‌گر دیدگاه و برداشتی است که از موفقیت دارید، اما به‌نظر من، جوان اول از آن‌جائی که توانسته یک امنیت خاطر نسبی را فراهم کند و با سرمایه اندکی که جور کرده خود و خانواده‌اش را از آسیب‌های نوسانات روزانه و نرخ اجاره‌بهای مسکن دور نگه دارد به‌شرط آن‌که به آن‌چه که رسیده راضی و قانع نباشد و در ضمن به بهانه پیشرفت، برخی لذت‌های کوچک را در طول مسیر از خود و خانواده‌اش دریغ نکند، موفق‌تر محسوب می‌شود. اما قطعاً تصور عمومی نسبت به جوان دوم، یعنی فردی که در یک خانه ۱۵۰ متری زندگی می‌کند و هر سال نیز به سفرهای خارجی می‌رود، مثبت‌تر است.
اگر در گوشه و کنار جامعه و حتی در میان بستگان خود با دقت نگاه کنیم بسیاری از افراد را می‌بینیم که با توجه به شرایطی که داشته‌اند واقعاً موفق بوده‌اند، اما کسی موفقیت این افراد را نمی‌بیند و آنها هم تمایل چندانی به شناخته شدن و شناساندن خود به سایرین ندارند.
این‌گونه افراد کمتر دچار اوج و فرودهای احساسی می‌شوند و صرفاً برای ایجاد یک زندگی موفق در همه عرصه‌ها با جدیت می‌کوشند.
آنها افرادی هدفمند هستند، ولی چندان درگیر رویاپردازی نمی‌شوند و به تعبیری من آرمانی خود را خیلی بالاتر از سقف واقعیات موجود جامعه در نظر نمی‌گیرند و یا اگر در نظر گرفتند قبل از آن‌ پیش‌زمینه‌های لازم را فراهم می‌کنند (که این خود یکی از شاخصه‌های بهداشت روانی نیز هست). آنها با حوصله پلکان موفقیت را یکی‌یکی می‌پیمایند، گاهی در میان پله‌ها می‌نشینند و استراحتی می‌کنند و سپس با انرژی مضاعفی دوباره برمی‌خیزند.
مدیرعامل جوان و قدرتمند یکی از شرکت‌های قدرتمند، در مصاحبه با یکی از نشریات گفته است:
”ممکن است در یک مقطع زمانی دست به هر کاری بزنید تا برای خود سرمایه‌ای جور کنید، اما باید این مقطع را مثل کنکور در نظر بگیرید که گذراست و برای رسیدن به آرامش پایدار، گذراندن آن لازم است. من چند سال پیش از ۷ صبح تا ۱۲ شب مسافرکشی می‌کردم و روزی ده هزار تومان درآمد داشتم، اما در همین زمان پشت تاکسی به این فکر می‌کردم که یک روز کسب و کاری مستقل را شروع خواهم کرد و کارم هم به شدت می‌گیرد.“
فروشگاه زنجیره‌ای متعلق به این فرد امروز بیش از ۱۲۰ شعبه دارد و کارش به جائی رسیده که امتیاز شعبه‌های جدید خود را به قیمت ده‌ها میلیون تومان واگذار می‌کند. در شرایطی که در مقطع کنکور زندگی به‌سر می‌بریم و به کارهای سخت تن می‌دهیم ممکن است خیلی‌ها به ما طعنه بزنند و بر داغ دل ما بیفزایند، اما باید بدانیم که ما تعهدی نداده‌ایم که مطابق فهم عوام زندگی کنیم و اگر کشور ما نیز هنوز توسعه یافته نیست، ضرورتی ندارد که ما نیز در عرصه‌های گوناگون زندگی، توسعه نیافته عمل کنیم.
اگر می‌دانیم و می‌گوئیم که مسیر موفقیت را باید پله‌پله رفت، پس چاره‌ای جز صبر و حوصله بیشتر نداریم و در ضمن باید برای آدم‌های موفق معمولی که تعدادشان بسیار زیاد است احترام قائل باشیم. دنیای صنعتی شده امروز نیازمند آن است که برای هر عرصه‌ای نمادهائی را به وجود بیاورد و افرادی مثل بیل گیتس هم با همه توانائی و استعدادشان، صرفاً نمادهائی برای ثروت و موفقیت هستند، با این‌حال باید بدانیم که موفقیت فقط بیل گیتس شدن نیست و شاید هزاران عامل دست به‌دست هم داده باشند تا افرادی نظیر او به جایگاه کنونی‌شان برسند. بنابراین شاید با توجه به شرایطمان بهتر باشد که این نمونه‌های اسطوره‌ای و غیرواقع‌بینانه را کنار بگذاریم و به‌جای آنها میلیون‌ها انسان دیگری را که شرایطی شبیه ما داشته‌اند و ظرف مدتی کوتاه به دستاوردهای مناسبی در زندگی خود رسیده‌اند، الگو قرار دهیم و رازهای موفقیت آنها را در زندگیشان جویا شویم.
موفقیت نیازمند بلندپروازی است، اما بلندپروازی‌های واقع‌بینانه.
جاده موفقیت مسیری بی‌انتها است و همیشه می‌توان در آن بیشتر و بیشتر تاخت. اگر خداوند مهربان فرصتی را حتی یک‌بار نصیب ما کرد تا به یک اسطوره در کره زمین تبدیل شویم، این فرصت را از دست ندهیم، در غیر این‌صورت عمر خود را صرف رویاهای بی‌حاصل نکنیم و قدم به قدم پیش برویم، حتی اگر می‌خواهیم بیل گیتس شویم.
منبع : مجله موفقیت


همچنین مشاهده کنید