یکشنبه, ۱۳ خرداد, ۱۴۰۳ / 2 June, 2024


تسهیل رزیدنتی اولویت وزارت بهداشت باشد
۱۴۰۳/۰۲/۱۸ / سایت فرهیختگان / سیاسی

تسهیل رزیدنتی اولویت وزارت بهداشت باشد

این روز‌ها خبری که تبدیل به خبرهای عادی دوره به‌اصطلاح دستیاری تخصصی بالینی شده است، خبر خودکشی و یا فوت فلان رزیدنت در بهمان رشته است. جالب‌تر اینکه علی‌الظاهر مسئولان مربوطه از وزارتخانه بهداشت و درمان گرفته تا کمیسیون بهداشت مجلس کسی عین خیالش هم نیست که چه فاجعه‌ای در حال وقوع است.

۲ ساعت قبل۰0 0 تراژدی سرمایه‌های انسانیتسهیل رزیدنتی اولویت وزارت بهداشت باشداین روز‌ها خبری که تبدیل به خبرهای عادی دوره به‌اصطلاح دستیاری تخصصی بالینی شده است، خبر خودکشی و یا فوت فلان رزیدنت در بهمان رشته است. جالب‌تر اینکه علی‌الظاهر مسئولان مربوطه از وزارتخانه بهداشت و درمان گرفته تا کمیسیون بهداشت مجلس کسی عین خیالش هم نیست که چه فاجعه‌ای در حال وقوع است.

حیدر رئیسیان، رزیدنت جراحی: طبق اخبار رسمی ۱۳ نفر از رزیدنت‌ها فقط در سال گذشته خودکشی کردند! آخرین آن یک خانم رزیدنت ارشد اطفال در دوره بارداری بود که اکنون به‌جای آنکه فرزند خود را در آغوش بکشد به آغوش سرد خاک سپرده شده است. سوال مهم این است که چرا شرایط باید به‌گونه‌ای رقم بخورد که سرنوشت پزشکی که الگوی سالانه صدها هزار نفری است که در کنکور سراسری برای نشستن در جایگاه آن تلاش می‌کنند، اینچنین تلخ و ناگوار باشد؟! افسوس که اکثریت قریب به اتفاق خانواده‌ها از آینده‌ای که در انتظار بچه‌های آنهاست خبر ندارند و دل‌شاد از آن هستند فرزندی در لباس پزشک متخصص تحویل جامعه خواهند داد، غافل از اینکه ممکن است این‌گونه آینده‌ای در انتظار بچه‌های عزیز آنها باشد و عملا آنها را به کام مرگ، چه مرگ روحی و روانی و چه جسمی بفرستند. درصد قابل توجهی از دستیاران درگیر مشکلات عدیده‌ای ازجمله افسردگی، اعتیاد و سایر مسائل و مشکلات روحی و روانی هستند. حالا کسی بیاید بگویید که نه! این‌گونه رزیدنت‌ها انگشت‌شمارند؛ یا از روی غرض‌ورزی برای حفظ جایگاه خودش به سان کبکی باشد که سر در برف کرده است. البته ساده‌انگاری است اگر فکر کنیم متولیان بهداشت و درمان جامعه از چنین مسائلی خبر ندارند. مگر می‌شود وزرای بهداشت و معاونان آن، کمیسیون بهداشت و سایر متولیان که اکثریت خود جزء پزشکان متخصص با سابقه هستند، خبر نداشته باشند دستیاران آنها بیشتر از ۴۰۰ ساعت در ماه کار می‌کنند و آخر هم معلوم نیست اینها دانشجو هستند یا نیروی کار! که نه قوانین دانشجو در حق آنها اجرا می‌شود و نه قوانین کار.
به هر حال آن کسانی که این آیین‌نامه‌های آموزشی را تدوین و ابلاغ کردند، از همین عزیزان متخصص باسابقه‌ای هستند که ازقضا عمدتا از رفاه اجتماعی و اقتصادی بسیار بالایی برخوردارند. یا کلینیک تخصصی و فوق‌تخصصی خصوصی، درمانگاه متعدد یا سهامدار فلان بیمارستان هستند یا بعضا هم بیمارستانی مثلا در کشور عمان دارند! با این وضع، چطور انتظار داشته باشیم شرایطی که خود مسبب یا ذی‌نفع آن هستند را تغییر دهند. اگر بخواهیم جزئی‌تر وارد دوران دستیاری شویم؛ معنی لغوی رزیدنت یعنی ساکن در بیمارستان‌، یعنی تمرکز حداکثری روی بیماران برای کسب علم تجربی و عملی در کنار فراگیری علوم تئوری. رزیدنت باید تمام تمرکزش را معطوف به بیماران خود کند تا یک فرد متخصص متبحر برای جامعه باشد، حال آنکه امروز بیشتر فکر رزیدنت‌ها درگیر این است که چگونه با این به‌اصطلاح کمک‌هزینه حداقلی، امورات زندگی شخصی خود را سامان دهند. به‌عنوان مثال اکثریت قریب به اتفاق دانشگا‌ه‌ها با نگارش این مطلب در دفترچه‌های انتخاب رشته که «دانشگاه در مقابل اسکان شما مسئولیتی ندارد»، خیال خود را راحت می‌کنند و در روز اول ثبت‌نام می‌گویند ما که گفته بودیم ما مسئولیتی نداریم! حال رزیدنت سال اول با ۱۵ کشیک نزدیک ‌به ۴۰ ساعت در ماه باید برود با این قیمت‌های نجومی با جیب خالی دنبال مسکن بگردد. اگر متأهل هم باشد که دیگر مشکلات در همه زمینه‌ها دوچندان خواهد شد.
از سمت دیگر در کنار این حقوق ناچیز باید اول‌کار تعهد کتبی بدهد با مدرک پزشکی عمومی هم هیچ کجا و به هیچ عنوان حق یک ساعت کار ندارد. اگر احیانا گوش شنوایی و مسئول دلسوزی پیدا شد خدمت آن عزیز به‌عنوان یک دستیار معتقدم که اگرچه کمک‌های حداقلی صورت‌گرفته جهت رفاه حال رزیدنت‌ها مثل افزایش حقوق جزء جنبه‌های مثبت رویکرد وزارت بهداشت و درمان است، اما باید آن را در کنار یک‌سری حرکات انتحاری مثل افزایش ظرفیت بی‌حساب و کتاب یک‌سری رشته‌ها مثل بیهوشی، طب اورژانس و... قرار داد که در حالت معمول حتی یک‌سوم آن هم پر نمی‌شود. اما از نظر نگارنده همه این قبیل اقدامات برای سوق دادن پزشکان عمومی به‌سمت رشته تخصصی، موقتی و مثل مسکن است و اصل درمان در این زمینه انجام نمی‌شود. در مورد رشته‌های پرمتقاضی مثل پوست، چشم، قلب و... تکلیف مشخص است و نیاز به توصیه و تشویق وزارتخانه نیست. اصل موضوع مربوط به رشته‌های مادر و ماژور مثل کودکان، داخلی، جراحی، زنان، بیهوشی و... است که عمدتا ظرفیت آنها نه‌تنها کامل نمی‌شود، بلکه انصرافی رزیدنت‌ها هم مربوط به آنهاست. وقتی خوب علت آن را جویا شویم متوجه خواهیم شد که مهم‌ترین مساله رزیدنت‌ها این است که در این رشته‌ها به اندازه‌ زحمتی که کشیده می‌شود، چه در دوران تحصیل و چه در دوران بعد از آن، درآمد پایین‌تر خواهی داشت، درواقع یعنی تلاش بیشتر و درآمد کمتر. به‌عنوان مثال اگر متخصص بیهوشی در بیمارستانی نباشد، از یک سمت تقریبا تمامی رشته‌های مرتبط با اتاق عمل مثل جراحی، ارتوپدی، زنان و... بدون بیهوشی عملا فاقد کارایی خواهند بود و از سمت دیگر در نبود متخصصان بیهوشی از کیفیت بخش‌های ویژه بیمارستان‌ها به‌شدت کاسته خواهد شد. مهم‌ترین بعدی که وزارت بهداشت و درمان و سازمان‌های ذی‌ربط در کنار تسهیل شرایط دوران رزیدنتی باید ریشه‌ای آن را اصلاح کنند، بحث آینده‌ تحصیل در رشته‌های تخصصی و زنده کردن امید متخصصان رشته‌های مادر است.

بیشتر بخوانید تراژدی رزیدنتیحیدر رئیسیانخودکشی رزدینت‌هالینک کوتاه: